مارو
لغت نامه دهخدا
مارو. ( اِ ) الوف الوف الوف الوف الوف ، در مراتب شانزده گانه عدد نزد فیثاغوریین.( رسائل اخوان الصفا، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
فرهنگ فارسی
الوف الوف الوف الوف الوف در مراتب شانزده گانه عدد نزد فیثاغوریین
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
مارو، روستایی در دهستان لاتیدان بخش کهورستان شهرستان خمیر در استان هرمزگان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۳۰۹ نفر ( ۸۹ خانوار ) بوده است. [ ۱]
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۳۰۹ نفر ( ۸۹ خانوار ) بوده است. [ ۱]
wiki: مارو
مارو (خواننده پرتغالی). مارو ( به انگلیسی: Maro ) ( زاده ۳۰ اکتبر ۱۹۹۴ ) خواننده و ترانه سرا پرتغالی است.
او نماینده پرتغال در یوروویژن ۲۰۲۲ بود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاو نماینده پرتغال در یوروویژن ۲۰۲۲ بود.
wiki: مارو (خواننده پرتغالی)
پیشنهاد کاربران
رضا گلین شریف دینی
مارو: در زبان محاوره فارسی به معنی �مار رو نگاه کن� هم به کار می رودکه در مواقع تعجب و شگفتی بیان می شود. برای مثال؛ مارو باش چی فکر می کردیم چی شد.
مارو: در زبان محاوره فارسی به معنی �مار رو نگاه کن� هم به کار می رودکه در مواقع تعجب و شگفتی بیان می شود. برای مثال؛ مارو باش چی فکر می کردیم چی شد.
مارو ( Maru ) در زبان سانسکریت به معنی صحرا و بیابان است