مارقشیشا

لغت نامه دهخدا

مارقشیشا. [ ق َ ] ( معرب ، اِ ) بمعنی مرقشیشا است و آن جوهریست که در دواهای چشم بکار برند و آن اقسام می باشد: ذهبی و فضی و نحاسی و حدیدی و شبهی. بهترین آن ذهبی است. گویند چون آنرا بشکنند درون آن زرافشان باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). یکی از عقاقیر ارباب صناعت کیمیاست و آن بر اقسامی می باشد. قسمی مربع و قسمی مدور و قسمی به قطاع کبیره غیر محدودة الشکل و از حیث رنگ نیز چندصنف است یک صنف زرد که آنرا ذهبی خوانند و صنفی سفید و آنرا فضی گویند و قسمی سرخ و آنرا نحاسی نامند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). از انواع وی اصفهانی بهتر است و آن داروی معدنی است بعضی از او به جوهر زرمشابهت دارد و بعضی به جوهر نقره ، در بدخشان و اصفهان و غزنین باشد و از این مواضع به اطراف برند و آنچه مشابه زر بود او را رنجه گویند. ( ترجمه صیدنه ).

فرهنگ عمید

= مرقشیشا

پیشنهاد کاربران

بپرس