مارسیرت. [ سی رَ ] ( ص مرکب ) که خوی و سیرت مار دارد. موذی : این خیره کشی است مارسیرت و آن زیربریست موش دندان.خاقانی.این مارسیرتان بره آیند وقت مرگ آید بلی بره چو سرآید زمان مار.ابن یمین.