مارسل آنون. مارسل آنون متولد ۲۲ اکتبر ۱۹۲۹ در تونس و درگذشته در ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۲ در کرتی فرانسه، فیلمساز، عکاس و نویسنده فرانسوی است. [ ۱]
آنون عکاس و ژورنالیستی بود که به صورت آماتور فیلم هم می ساخت. در دهه ی ۱۹۵۰، دروس هنر دراماتیک را زیر نظر آندره وینیو در . C. E. R. T ( مرکز مطالعات رادیو تلویزیون ) گذراند. سینمای روبر برسون را به شدت می ستود ( شیفته ی فیلم "محکوم به مرگی گریخته است" ( ۱۹۵۶ ) بود ) و همین باعث شد قواعد تکنیکی سینما را کنار بگذارد و زیبایی شناسیِ سینماییِ خاصِ خود را سامان دهد. او که هم عصر موج نوی سینمای فرانسه بود، در خلال فیلمسازیِ خود پژوهش گسترده و عمیقی درباره ی پلان، تدوین، و ناهمزمانی و ناهمخوانیِ تصویر و صدا انجام داد که بر کار کسانی که پس از او به این مسئله پرداختند سبقت می جُست. نخستین فیلم بلند او، یک داستان ساده ( برنده ی جایزه ی بزرگ یوروویژن در کَن، ۱۹۵۹ ) ، ژان لوک گدار را چنان مجذوب ساخت که پس از آن از او حمایت مالی کرد. آنون، در همین فیلم اولش، جداییِ صدا و تصویر را به کار می گیرد و فیلمی با قدرت عظیم شاعرانه خلق می کند. پس از موفقیت یک داستان ساده، به شدت از او خواسته شد که درون سیستمِ معمولِ سینمای فرانسه فیلم بسازد، و او روز هشتم ( ۱۹۶۰ ) را با بازی امانوئل ریوا ساخت.
نومید و ناراضی از حاصل کار، فرانسه را ترک گفت و چند سالی در اسپانیا مستقر شد. در آنجا، پیش از یافتنِ سبک و شیوه ی کارِ حقیقیِ خودش به واسطه ی ساختن اکتبر در مادرید ( ۱۹۶۴ ) ، چند فیلم مستند به خصوص درباره ی گاوبازی و مصائب مسیح ساخت. موضوع اکتبر در مادرید، فیلم در جریانِ ساخته شدن است. آنون به اتفاقات واقعی یا ساختگی می پردازد، بازیگران و بازی شان را متصور می شود، از کاندیداهای مختلف برای بازی فیلم می گیرد. این "آماده سازی" ها در واقع فیلم نهایی و تمام شده را، آن طور که به نمایشِ عمومی گذاشته می شود، شکل می دهند. این پرسش از آفرینشگری، که اکتبر در مادرید مستقیما به آن پرداخته، اساس اکثر فیلم های بعدیِ آنون است. مناسبات قدرتی که در فرانسه به مواردی که استثنای فرهنگی محسوب می شوند اِعمال می شود آن قدر باز و رادیکال نیست که ارزش واقعی کار مارسل آنون را بسنجد. فیلم های او در دانشگاه های آمریکا و در سینماتک ها پخش و به بحث گذاشته می شوند. در نیویورک، یوناس مکاس مجذوب کار اوست.
• 1955: Gérard de la nuit، ۳۵ mm، سیاه و سفید، ۲۰ دقیقه ( فیلمنامه مشترک، کارگردانی )
• ۱۹۵۶: طرح ایسلند، ۱۶ mm، سیاه و سفید، ۱۲ دقیقه، تلویزیون ( کارگردانی و عکاسی )
• ۱۹۵۶: مردانی که ریشه خود را از دست داده اند، وزن و وزن، ۱۶ mm، ۱۷ دقیقه، تلویزیون ( کارگردانی و عکاسی )
• ۱۹۵۷–۱۹۵۸: یک داستان ساده، ۱۶ میلی متری، سیاه و سفید، ۷۰ دقیقه ای، برنده جایزه بزرگ یورویژن در جشنواره کن ۱۹۵۹ ( عکاسی، کارگردانی، فیلمنامه )
• ۱۹۵۹: روز هشتم ۳۵ mm، سیاه و سفید و رنگی، ۸۰ دقیقه ( فیلمنامه مشترک، تولید )
• ۱۹۶۰–۱۹۶۴
• مرگ گاو نر - مسیح در شهر - فریا - گل رز و سد - من هستم - اپرای گائودی - بانوی الچه - راز الچه - سرناد برای موجاکار
• عملیات H، ۳۵ mm، تختخواب و صبحانه، ۲۰ دقیقه ( عکاسی، کارگردانی و فیلمنامه )
• اکتبر در مادرید، ۳۵ mm، تختخواب و روز، ۷۰ دقیقه، تلویزیون ( کارگردانی، عکاسی و فیلمنامه )
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفآنون عکاس و ژورنالیستی بود که به صورت آماتور فیلم هم می ساخت. در دهه ی ۱۹۵۰، دروس هنر دراماتیک را زیر نظر آندره وینیو در . C. E. R. T ( مرکز مطالعات رادیو تلویزیون ) گذراند. سینمای روبر برسون را به شدت می ستود ( شیفته ی فیلم "محکوم به مرگی گریخته است" ( ۱۹۵۶ ) بود ) و همین باعث شد قواعد تکنیکی سینما را کنار بگذارد و زیبایی شناسیِ سینماییِ خاصِ خود را سامان دهد. او که هم عصر موج نوی سینمای فرانسه بود، در خلال فیلمسازیِ خود پژوهش گسترده و عمیقی درباره ی پلان، تدوین، و ناهمزمانی و ناهمخوانیِ تصویر و صدا انجام داد که بر کار کسانی که پس از او به این مسئله پرداختند سبقت می جُست. نخستین فیلم بلند او، یک داستان ساده ( برنده ی جایزه ی بزرگ یوروویژن در کَن، ۱۹۵۹ ) ، ژان لوک گدار را چنان مجذوب ساخت که پس از آن از او حمایت مالی کرد. آنون، در همین فیلم اولش، جداییِ صدا و تصویر را به کار می گیرد و فیلمی با قدرت عظیم شاعرانه خلق می کند. پس از موفقیت یک داستان ساده، به شدت از او خواسته شد که درون سیستمِ معمولِ سینمای فرانسه فیلم بسازد، و او روز هشتم ( ۱۹۶۰ ) را با بازی امانوئل ریوا ساخت.
نومید و ناراضی از حاصل کار، فرانسه را ترک گفت و چند سالی در اسپانیا مستقر شد. در آنجا، پیش از یافتنِ سبک و شیوه ی کارِ حقیقیِ خودش به واسطه ی ساختن اکتبر در مادرید ( ۱۹۶۴ ) ، چند فیلم مستند به خصوص درباره ی گاوبازی و مصائب مسیح ساخت. موضوع اکتبر در مادرید، فیلم در جریانِ ساخته شدن است. آنون به اتفاقات واقعی یا ساختگی می پردازد، بازیگران و بازی شان را متصور می شود، از کاندیداهای مختلف برای بازی فیلم می گیرد. این "آماده سازی" ها در واقع فیلم نهایی و تمام شده را، آن طور که به نمایشِ عمومی گذاشته می شود، شکل می دهند. این پرسش از آفرینشگری، که اکتبر در مادرید مستقیما به آن پرداخته، اساس اکثر فیلم های بعدیِ آنون است. مناسبات قدرتی که در فرانسه به مواردی که استثنای فرهنگی محسوب می شوند اِعمال می شود آن قدر باز و رادیکال نیست که ارزش واقعی کار مارسل آنون را بسنجد. فیلم های او در دانشگاه های آمریکا و در سینماتک ها پخش و به بحث گذاشته می شوند. در نیویورک، یوناس مکاس مجذوب کار اوست.
• 1955: Gérard de la nuit، ۳۵ mm، سیاه و سفید، ۲۰ دقیقه ( فیلمنامه مشترک، کارگردانی )
• ۱۹۵۶: طرح ایسلند، ۱۶ mm، سیاه و سفید، ۱۲ دقیقه، تلویزیون ( کارگردانی و عکاسی )
• ۱۹۵۶: مردانی که ریشه خود را از دست داده اند، وزن و وزن، ۱۶ mm، ۱۷ دقیقه، تلویزیون ( کارگردانی و عکاسی )
• ۱۹۵۷–۱۹۵۸: یک داستان ساده، ۱۶ میلی متری، سیاه و سفید، ۷۰ دقیقه ای، برنده جایزه بزرگ یورویژن در جشنواره کن ۱۹۵۹ ( عکاسی، کارگردانی، فیلمنامه )
• ۱۹۵۹: روز هشتم ۳۵ mm، سیاه و سفید و رنگی، ۸۰ دقیقه ( فیلمنامه مشترک، تولید )
• ۱۹۶۰–۱۹۶۴
• مرگ گاو نر - مسیح در شهر - فریا - گل رز و سد - من هستم - اپرای گائودی - بانوی الچه - راز الچه - سرناد برای موجاکار
• عملیات H، ۳۵ mm، تختخواب و صبحانه، ۲۰ دقیقه ( عکاسی، کارگردانی و فیلمنامه )
• اکتبر در مادرید، ۳۵ mm، تختخواب و روز، ۷۰ دقیقه، تلویزیون ( کارگردانی، عکاسی و فیلمنامه )
wiki: مارسل آنون