مارتین سلیگمن

دانشنامه عمومی

مارتین ای. پی. "مارتی" سلیگمن ( به انگلیسی: Martin E. P. "Marty" Seligman ) ( متولد ۱۲ اوت ۱۹۴۲ ) روانشناس آمریکایی، استاد دانشگاه و نویسنده کتاب های خودیاری است. نظریه او با نام درماندگی آموخته شده به طور گسترده ای میان دانشمندان و روانشناسان مطرح است.
این زمینه خاص از روان شناسی بر موفقیت انسان تمرکز دارد. در حالی که بسیاری دیگر از شاخه های روان شناسی بر رفتارهای نابهنجار و دارای اختلال تمرکز می نمایند، روان شناسی مثبت تمرکزش بر کمک به افراد برای شاد شدن و ارضاء بیشتر است. روان شناسان این مکتب، در مقابل DSM که نظام طبقه بندی اختلالات روان شناختی بیماران است، یک نظام طبقه بندی به نام CSV را به وجود آورده اند که توانایی های آدم ها را گروه بندی می کند.
روان شناسان مثبت گرا ۶ گروه از توانایی های آدمی را در این نظام، مشخص کرده اند:
• ۱ ـ خرد و دانایی: شامل خلاقیت، کنجکاوی، باز و پذیرا بودن در مقابل تجارب جدید، عشق به یادگیری و وسعت نظر
• ۲ ـ شجاعت: شامل خودباوری، پایداری، کمال و سر زندگی
• ۳ ـ تنوع دوستی: شامل عشق، مهربانی و هوش اجتماعی
• ۴ ـ عدالت جویی: شامل رعایت حقوق شهروندی، بی طرفی و رهبری
• ۵ - اعتدال: شامل بخشش و دلسوزی، فروتنی و آزرم، احتیاط و نظم بخشیدن به عملکرد خود
• ۶ ـ تعالی: شاملِ دانستن ارزش زیبایی ها و شگفتی ها، قدرشناسی، امیدواری، شوخ طبعی و معنویت[ ۱]
عکس مارتین سلیگمنعکس مارتین سلیگمن
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی


مارتین سلیگمن (آلبانی نیویورک، 1942-)(Martin Seligman)
(با نام کامل: مارتین ای.پی.سلیگمن)روان شناس امریکایی، نویسندۀ کتاب های خودیاری و استاد دانشگاه پنسیلوانیا. از اواخر دهۀ 90 میلادی، او برای نظریه های "درماندگیِ آموخته شده" و "روان شناسی مثبت" بین روان شناسان علمی و بالینی مشهور و محبوب است. طبق گزارش منتشر شده در مجلۀ علمی انجمن روان شناسی امریکادر سال 2002، او در رتبۀ31 برترین و مطرح ترینروان شناسانقرن بیستم قرار گرفته است.
سلیگمن را "پدر روان شناسی مثبت" می شناسند. روان شناسی مثبت یکی از زیر مجموعه های روان شناسی علمی و بر پایۀ تحقیقات گسترده است و همان مثبت اندیشی یا تفکر مثبت نیست که در بسیاری از آموزش ها و قانون جذب مورد تأکید است. در واقع، این زمینۀ خاص از روان شناسی بر موفقیت انسان متمرکز است. این در حالی است که بسیاری از دیگر شاخه های روان شناسی بر اختلالات و رفتارهای نابهنجار تمرکز دارد. اما روان شناسی مثبت بر کمک به افراد در جهت شاد و راضی بودن از زندگی تأکید می کند. روان شناسان این مکتب، نظام طبقه بندی سی اس ویرا ایجاد کرده اند که توانایی های افراد را گروه بندی می کند. (بر خلاف نظام طبقه بندی دی اس امکه مبتنی بر فهرست اختلالات روان شناختی بیماران است.) بر این اساس، شش گروه از توانایی های انسان شامل خرد، شجاعت، نوع دوستی، عدالت جویی، اعتدال، و تعالی می شود.
سلیگمن در خانواده ای یهودی و معتقد متولد شد و تأثیر دین را می توان در کتاب هایش مشاهده کرد. او در مدرسه ای دولتی و در آکادمی آلبنی تحصیل کرد. پس از اتمام دبیرستان، در دانشگاه پرینستون فلسفه خواند و در 1964 در رشتۀ فلسفه از آن دانشگاه فارغ التحصیل شد. سه سال پس از اخذ مدرک کارشناسی در رشتۀ فلسفه، در 1967 مدرک دکترای خود را در رشتۀ روان شناسی از دانشگاه پنسیلوانیا گرفت. او استاد دپارتمان روان شناسی دانشگاه پنسیلوانیا است. پیش تر نیز مدیر برنامۀ آموزش بالینی در آن دپارتمان بود. در حال حاضر، مدیر مرکز روان شناسیِ مثبت آن دانشگاه است. سلیگمن در سال ۲۰۰۳ کارشناسی ارشد روان شناسی را در دانشگاه پنسیلوانیا راه اندازی کرد.
آزمایش هایبنیادی سلیگمن و نظریۀ "درماندگیِ آموخته شدۀ" او در دانشگاه پنسیلوانیا نیز از سال 1967 آغاز شد. او و همکارانش پس از انجام آزمایش هایی روی سگ‎ها (برگرفته از روش شرطی سازی پاولف) پی بردند که سگ ها با خو گرفتن به وضعیت درماندگی، دیگر تلاشی برای تغییر اوضاع موجود نمی کنند و از همان موقع بود که مفهوم "درماندگیِ آموخته شده" در ذهن شان شکل گرفت. او و همکارانش با وارد کردن چنین مفهومی در زندگی انسان نیز متوجه شدند که برخی افراد هم پس از تجربه های متعدد شکست، دچار این ذهنیت منفی می شوند که هیچ گاه نمی توانند از شرایط موجود خارج شوند. به همین علت، دست از تلاش برمی دارند و شرایط موجود را به ناچار همان طور که هست، می پذیرند و نتیجه اش این می شود که دچار افسردگی شوند.
در سال 1998 وقتی امیدی به پیروز شدن در انتخابات "انجمن روان شناسی امریکا" (APA) نداشت و به این موضوع کاملاً بدبین بود، در نهایت نه تنها به عنوان رئیس انجمن روان شناسی آمریکا انتخاب شد بلکه بالاترین آرای تاریخ انجمن را نیز از آن خود کردو پس از آن بود که تصمیم گرفت بیشتر روی خوش بینی متمرکز شود و از جمله فعالیت هایش هم این بود که روان شناسی مثبت را به عنوان زمینۀ مطالعۀ علمی ترغیب کند. سلیگمن این شاخه از روان شناسی را در سال 2000 به طور رسمی اعلام کرد. او معتقد بود که روان شناس نباید محدود و معطوف به مشکلات بیماران یا نقاط ضعف آنان شود بلکه بیشتر بایستی به پرورش استعدادها و توانایی ها کمک کند.
سلیگمن در سال1989،دکترای افتخاری اش را از دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه اوپسالا، سوئد دریافت کرد. چند دانشگاه دیگر نیز به او مدرک دکترای افتخاری داده اند. او بابت فعالیت های علمی و پژوهشی نیز موفق به دریافت جوایز متعددی شده است. او نویسندۀ حدود20 کتاب در زمینۀ خودیاری و بیش از 250 مقاله است. از جمله کتاب های اوست: خوش بینی آموخته شده (1991)، کودک خوش بین (1995)، روان شناسی نابهنجار (1995)، شادمانی درونی(2002)، چه چیزی رامی توانید تغییر دهید و چه چیزی رانمی توانید(2007)، شکوفایی (2011).
منابع:
https://www.optimize.me/authors/martin-seligman/https://en.wikipedia.org/wiki/Martin_Seligman
https://scholar.google.com/citations?user=e77l_EUAAAAJ&hl=en

پیشنهاد کاربران

بپرس