ماخره

لغت نامه دهخدا

( ماخرة ) ماخرة. [ خ ِ رَ ] ( ع ص ) کشتی که در رفتن بانگ کند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). کشتیی که آب را بسینه خود بشکافد.( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). کشتیی که در یک بادپیش آید و پس رود. ج ، مواخر. و رجوع به ماخر شود.

فرهنگ فارسی

کشتی که در رفتن بانگ کند

پیشنهاد کاربران

مواخر جمع ماخرة از ماده مخر ( بر وزن فخر ) به معنی شکافتن آب از چپ و راست است ، و به صدای وزش بادهای شدید نیز گفته می شود ، و از آنجا که کشتیها به هنگام حرکت آبها را با سینه خود می شکافند به آنها ماخر یا ماخره می گویند . تفسیر نمونه ج : 11 ص : 182

بپرس