ماجرای کودکان یمنی به ناپدید شدن هزاران کودک و نوزاد که بیشترشان از یمن به تازگی به اسرائیل مهاجرت کرده بودند اشاره دارد. این ماجرا بین سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۵۴ رخ داد. این ماجرا بر اساس اظهارات پدر و مادرهایی اهمیت پیدا کرد که در زمانی که در بیمارستان بودند کودکان آن ها ربوده شده و هرگز اطلاعاتی قابل اعتماد از سرنوشت آن ها دریافت نکردند. یک سری تحقیقات در این زمینه انجام شد که بر اساس آن مسئولین بهداشت به ناتوانی در اطلاع رسانی صحیح در مورد مرگ این کودکان در زمان مهاجرت های گسترده متهم شدند.
... [مشاهده متن کامل]
دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ شکل گرفته بود و در همان زمان مهاجرت های بسیار گسترده ای به این کشور شکل گرفت، از یک سو یهودی هایی که از هالوکاست جان سالم به در برده بودند، و از سوی دیگر یهودی هایی که از کشورهای عربی و مسلمان به اسرائیل مهاجرت کردند. در این سال حدود ۷۰۰۰۰۰ نفر از کشورهای مسلمان به اسرائیل مهاجرت کردند. در نتیجه بین سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۸ جمعیت اسرائیل از ۸۰۰۰۰۰ نفر به دو میلیون نفر رسید. در این دوره که به دوره ریاضت معروف شد، غذا، لباس و وسایل خانگی جیره بندی شدند. بسیاری از مهاجران هیچ پول یا دارایی نداشتند و در اردوگاه های موقت نگهداری می شدند. تا سال ۱۹۵۲، بیش از ۲۰۰۰۰۰ نفر در این اردوگاه ها زندگی می کردند. علاوه بر اینها مشکل دیگر این بود که مهاجران به زبان های بسیار متفاوتی سخن می گفتند، اکثر آن ها از فجایعی چون هالوکاست، جنگ و تبعیض جان سالم به در برده بودند و از کشورهای مختلف با آداب و رسوم متفاوتی در یک جا گرد هم آمده بودند. خیلی از این افراد بی سواد بودند و با دیوان سالاری دنیای مدرن آشنایی نداشتند. منابع غذایی و غیرغذایی بسیار کم بودند و حجم مهاجرت ها بالا بود بنابراین داوید بن گوریون مجبور شد از آلمان غربی برای دریافت کمک قراردادی امضا کند، به رغم اینکه یهودیان زیادی از ایده دریافت غرامت در ازای هالوکاست به خشم آمده بودند.
بسیاری از اعتراض ها نسبت به گم شدن کودکان خصوصیات زیر را دارا بودند
• تقریباً تمام کودکان ناپدید شده کمتر از سه سال سن داشتند، کودکان مهاجرانی بودند که کمتر از یک سال قبل به اسرائیل مهاجرت کرده بودند، تقریباً همه آن ها یمنی بودند.
• تقریباً همه آن ها در زمانی که در بیمارستان بودند یا به بیمارستان منتقل می شدند ناپدید شدند
• تقریباً همه پدر و مادرهای این کودکان تنها توضیحی شفاهی دریافت کردند مبنی بر اینکه کودکان آن ها مرده اند. و این توضیح تنها در صورتی که پدر و مادرها جویای کودکان خود می شدند ارائه می شد. بسیاری از پدر و مادرها پس از دفن کودکان خود از مرگ آن ها باخبر شدند. علاوه بر این آمار مرگ و میر کامل نبود و بسیاری از پدر و مادرها هرگز آگهی وفات کودکان خود را دریافت نکردند.
• تقریباً همه پدر و مادرهای کودکان ناپدید شده

... [مشاهده متن کامل]
دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ شکل گرفته بود و در همان زمان مهاجرت های بسیار گسترده ای به این کشور شکل گرفت، از یک سو یهودی هایی که از هالوکاست جان سالم به در برده بودند، و از سوی دیگر یهودی هایی که از کشورهای عربی و مسلمان به اسرائیل مهاجرت کردند. در این سال حدود ۷۰۰۰۰۰ نفر از کشورهای مسلمان به اسرائیل مهاجرت کردند. در نتیجه بین سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۸ جمعیت اسرائیل از ۸۰۰۰۰۰ نفر به دو میلیون نفر رسید. در این دوره که به دوره ریاضت معروف شد، غذا، لباس و وسایل خانگی جیره بندی شدند. بسیاری از مهاجران هیچ پول یا دارایی نداشتند و در اردوگاه های موقت نگهداری می شدند. تا سال ۱۹۵۲، بیش از ۲۰۰۰۰۰ نفر در این اردوگاه ها زندگی می کردند. علاوه بر اینها مشکل دیگر این بود که مهاجران به زبان های بسیار متفاوتی سخن می گفتند، اکثر آن ها از فجایعی چون هالوکاست، جنگ و تبعیض جان سالم به در برده بودند و از کشورهای مختلف با آداب و رسوم متفاوتی در یک جا گرد هم آمده بودند. خیلی از این افراد بی سواد بودند و با دیوان سالاری دنیای مدرن آشنایی نداشتند. منابع غذایی و غیرغذایی بسیار کم بودند و حجم مهاجرت ها بالا بود بنابراین داوید بن گوریون مجبور شد از آلمان غربی برای دریافت کمک قراردادی امضا کند، به رغم اینکه یهودیان زیادی از ایده دریافت غرامت در ازای هالوکاست به خشم آمده بودند.
بسیاری از اعتراض ها نسبت به گم شدن کودکان خصوصیات زیر را دارا بودند
• تقریباً تمام کودکان ناپدید شده کمتر از سه سال سن داشتند، کودکان مهاجرانی بودند که کمتر از یک سال قبل به اسرائیل مهاجرت کرده بودند، تقریباً همه آن ها یمنی بودند.
• تقریباً همه آن ها در زمانی که در بیمارستان بودند یا به بیمارستان منتقل می شدند ناپدید شدند
• تقریباً همه پدر و مادرهای این کودکان تنها توضیحی شفاهی دریافت کردند مبنی بر اینکه کودکان آن ها مرده اند. و این توضیح تنها در صورتی که پدر و مادرها جویای کودکان خود می شدند ارائه می شد. بسیاری از پدر و مادرها پس از دفن کودکان خود از مرگ آن ها باخبر شدند. علاوه بر این آمار مرگ و میر کامل نبود و بسیاری از پدر و مادرها هرگز آگهی وفات کودکان خود را دریافت نکردند.
• تقریباً همه پدر و مادرهای کودکان ناپدید شده
