ماجرای پای شیطان

دانشنامه عمومی

«ماجرای پای شیطان» ( به انگلیسی: The Adventure of the Devil's Foot ) ، یک داستان از ۵۶ داستان کوتاه شرلوک هولمز است که توسط آرتور کانن دویل نوشته شده است. این داستان یکی از هشت داستان مجموعه آخرین تعظیم می باشد.
دویل «ماجرای پای شیطان» را در رتبه نهم از لیست دوازدهگانهٔ داستان های مورد علاقه اش از هولمز قرار داد. [ ۱]
هولمز و دکتر واتسون برای سلامتی هولمز یک بهار به پولدهو در کورن وال رفتند اما تعطیلات به وقایع عجیب و غریبی ختم شد. آقای «مورتیمر ترگنیس» ، [ ب] یک شخص محترم محلی و آقای «راوندهی»[ پ] کشیش محلی پپش هولمز رفته تا گزارش دهند که دو برادر ترگنیس دیوانه شده اند و خواهرش نیز درگذشته است. ترگنیس برای ملاقات آنها به روستا ( تردانیک ولاس ) [ ت] رفته بود، با آنها ورق بازی کرده و سپس آنجا را ترک کرده بود. زمانی که صبح به آنجا بازگشته بود، آنها را همچنان در پشت میز در همان جایی که نشسته بودند، یافت. برادرانش «جورج و اوون»[ ث] در حال آواز خواندن و خندیدن بودند و خواهرش برندا[ ج] مرده بود. خدمتکار خانه آنها را در همین وضعیت دیده و غش کرده بود. کشیش هنوز آنها را ندیده بود. ترگنیس می گوید که به یاد می آورد که یکی از برادرانش از پنجره به بیرون نگاه کرده بود و او نیز برگشته و متوجه «تحرکاتی» در بیرون شده بود. او اظهار می دارد که این واقعه ترسناک کار شیطان می باشد. مورتیمر ترگنیس زمانی از خواهر و برادرانش به دلیل جریان تقسیم فروش تجارت خانوادگی دور نگه داشته شده بود، هرچند او حالا جدا از آنها زندگی می کرد اما اصرار داشت که همه او را بخشیده بودند. بنا به حساب دکتری که به آنجا احضار شده بود، شش ساعت از مرگ او می گذشت. او همچنین مدتی پس از رسیدن روی یک صندلی افتاد.
هولمز به خانهٔ مورد سؤال می رود و به ظاهر از روی بی دقتی پایش به سطل آبیاری خورده و پاهای همه خیس می شود. خدمتکار خانه به هولمز می گوید که شب هیچ صدایی نشنیده است و مخصوصاً این اواخر خانواده شاد و کامیاب بوده اند. هولمز بقایای باقی مانده از آتش درون شومینه را بررسی می کند. ترگنیس توضیح می دهد که شب سرد و نمناکی بود.
پس از آن هولمز پرونده را برای واتسون به این شکل طرح می کند:
• تقریباً واضح است که هیچ دلیلی وجود ندارد که این تراژدی را به شیطان نسبت دهیم، در واقع چیزی که اتفاق افتاده تنها می تواند کار یک انسان باشد.
• هر چه که بر سر آن افراد آمده، درست پس از ترک کردن ترگنیس اتفاق افتاده، زیرا آنها حرکت نکرده بودند و همه چیز درست در سر جایش بوده.
• مورتیمر ترگنیس با سرعت به خانه کشیش، جایی که در آن زندگی می کرد بازگشت ( در «حادثه» سطل آبیاری نمونه رد پایی به دست آورده شده بود ) .
• تنها پیشنهادی که برای توجیه «تحرکات» دیده شده ارائه شد، از سوی مورتیمر ترگنیس بود.
• با توجه به آب و هوا، هر کسی که پشت پنجره ظاهر شده و کاری وحشتناک انجام داده که سریعاً کسی را به قتل برساند، می بایست مستقما از پنجره و با پا گذاشتن روی گلها که همچنان دست نخورده بود، وارد می شده.
• این شخص پشت پنجره چه کاری می توانسته کرده باشد که تا این حد باعث وحشت شده است؟
عکس ماجرای پای شیطان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس