ماجرای اسرارامیز در استایلز

پیشنهاد کاربران

ماجرای اسرارآمیز در استایلز ( به انگلیسی: The Mysterious Affair at Styles ) رمانی پلیسی اثر آگاتا کریستی است.
این کتاب در سال ۱۹۱۶ در اواسط جنگ جهانی اول نوشته و در اکتبر ۱۹۲۰ توسط انشارات جان لین در آمریکا و در ژانویه ۱۹۲۱ در بریتانیا به چاپ رسیده است، قیمت این کتاب در ایالات متحده ۲ دلار و در بریتانیا ۷ شلینگ و ۶ پنس بوده است.
...
[مشاهده متن کامل]

کتاب ماجرای اسرارآمیز در استایلز اولین کتاب منتشر شده از آگاتا کریستی بوده که شخصیت های هرکول پوآرو، بازرس جپ و آرتور هستینگز در آن معرفی شده است.
این داستان اولین حضور هرکول پوآرو کارآگاه معروف بلژیکی داستان های آگاتا کریستی است و در میانه جنگ جهانی دوم نوشته شده است. کاپیتان آرتور هستینگز سریاز ارتش پادشاهی بریتانیا پس از زخمی شدن در جبهه جنگ به دعوت دوست قدیمی اش جان کاوندیش برای گذراندن دوران نقاهت به ساسکس و عمارت باشکوه و قدیمی آنها به نام «عمارت استایلز» می رود. مادرخواندهٔ جان که همسر دوم پدرشان بود و ارثیه پدرشان به او رسیده و اکنون زنی ثروتمند و دست و دلباز است، با گشاده رویی از هستینگز استقبال می کند. اوضاع خانواده اما به خاطر ازدواج مادرخوانده شان با آلفرد انگلتورپ، مردی بسیار جوانتر با رفتاری عجیب، کمی پیچیده به نظر می رسد. در عمارت استایلز، مری همسر جان کاوندیش، سینتیا دختر یکی از اقوام دور که اکنون در داروخانه بیمارستان کار می کند، لارنس کاوندیش برادر جان که در همان بیمارستان پزشکی می خواند و به نویسندگی علاقه دارد، ایولین هوارد ( ایوی ) دخترخاله آلفرد انگلتورپ و دوست صمیمی خانم امیلی انگلتورپ همگی باهم زندگی می کنند. ایوی با آلفرد انگلتورپ به شدت مخالف است و بارها به امیلی در این خصوص هشدار داد.
آرتور هستینگز، در روز ۱۶ ژوئیه ۱۹۱۶ به طور اتفاقی، یکی از دوستان قدیمی اش به نام هرکول پوآرو را می بیند. پوآرو که به خاطر جنگ، از بلژیک به انگلستان پناهنده شده، به لطف خانم انگلتورپ به همراه تعدادی دیگر از هموطنان بلژیکی اش در خانه ای در همان روستا، اقامت دارد. روز ۱۸ ژوئیه ۱۹۱۶، ایوی درحالی که دعوای سختی با امیلی کرده، آرتور هستینگز را به گوشه ای می کشد و از او می خواهد از امیلی در مقابل آلفرد انگلتورپ محافظت کند، او عنوان می کند به آلفرد و رفتارهایش مشکوک است و امیلی خود را عمداً به ندیدن می زند و همین هم باعث درگیری بین او و امیلی انگلتورپ شده. پس از رفتن ایوی، همسر جان کاوندیش صدای مشاجره ای را از اتاق خانم انگل تورپ می شنود و از یک جمله آن ( دعوای بین زن و شوهر ) به شوهرش جان کاوندیش شک می کند، هنگام شام آلفرد انگلتورپ می گوید که برای دیدن وکیلش می رود و لازم نیست کسی بخاطر او بیدار بماند چون کلید می برد. خانم انگلتورپ هم اعلام می کند شیرکاکائو را در اتاق صرف می کند و ضمناً از دورکاس مستخدمه خود می خواهد که بخاری اتاق را روشن کند. سینتیا شیرکاکائو خانم انگلتورپ را می برد و سپس از در بین اتاق خودش و خانم انگلتورپ خارج می شود. نیمه شب حال خانم انگلتورپ به طرز مشکوکی بد می شود و با توجه به قفل بودن در اصلی و در رابط دو اتاق، مجبور می شوند در اتاق را بشکنند، کمی بعد، امیلی انگلتورپ با درد فراوان جان می سپارد. موضوع به قتل رسیدن خانم انگلتورپ به میان می آید؛ همه به آلفرد انگلتورپ که در شب مرگ غایب بوده و به خانه برنگشته مشکوک می شوند. هستینگز پیشنهاد می دهد تا هرچه سریع تر پوآرو وارد ماجرا شود. پوآرو اتاق را بررسی می کند و متوجه می شود فنجان شیرکاکائو زیرپا له شده …

ماجرای اسرارامیز در استایلزماجرای اسرارامیز در استایلز
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/ماجرای_اسرارآمیز_در_استایلز

بپرس