ماثل
لغت نامه دهخدا
- جوز ماثل ؛ تاتوره. ( ناظم الاطباء ).
|| به خدمت ایستاده. ( ناظم الاطباء ). || قائم و به زمین چسبیده و آن از اضداد است. ( از منتهی الارب ) ( از مهذب الاسماء ). || مثل ماثل ؛ در مبالغه گویند، ای جهد جاهد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید