ماترک
/mAtarak/
مترادف ماترک: ترکه، مرده ریگ، میراث
برابر پارسی: وامانده
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) آنچه که از کسی ( مخصوصا مرده ) بجای مانده .
برجای مانده میراث
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:ارث
wikijoo: ماترک
جدول کلمات
مترادف ها
اثر، عتیقه، یادگار، ماترک، اثار مقدس
اری، میرای، بخش، ارثیه، ماترک، مال موروثی، ترکه غیر منقول، مرده ریگ، سهم موروثی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
در فارسی میانه واژه ی {اَبَرماند} abarmānd را داریم که در فارسی نو میتوانیم آن را به ریخت {بَرماند} یا {بَرمانده} به کار ببریم. بسیار هم گویاست و از ترکیب { بر جای ماندن} می آید
در حقوق: اموال باقی مانده از متوفی پس از کسر دیون و وصیت و . . . ماترک نام دارد.
به ترکه باقی مانده پس از کسر دیون متوفی ، ماترک گویند.
به ترکه باقی مانده پس از کسر دیون متوفی ، ماترک گویند.
ارثیه ، ارث
ماترک یعنی مال رهاشده ازدست بخاطر فوت کردن.
دربرخی زبانها ماترک به کره الاغ گفته می شود به این خاطر که کره الاغ بخاطر بلا استفاده بودن جزء اموال وثروت انسان محسوب نمی شود ومال سربار وازدست رفته دوره درقیدحیات بودن فرد است.
دربرخی زبانها ماترک به کره الاغ گفته می شود به این خاطر که کره الاغ بخاطر بلا استفاده بودن جزء اموال وثروت انسان محسوب نمی شود ومال سربار وازدست رفته دوره درقیدحیات بودن فرد است.
ارث، میراث