ماءه
لغت نامه دهخدا
ماءة. [ ءَ ] ( ع اِ ) آب. ( از منتهی الارب ). مؤنث ماء. ( منتهی الارب ، ذیل ماء ). رجوع به ماء شود.
ماءة. [ م ِ ءَ ] ( ع عدد، ص ، اِ ) ( از «م ٔی » ) صد و اصل آن «مأی ً» [ م ِ ئَن ْ ] است و «هاء» عوض از «یاء» می باشد و آن اسمی است که به صورت وصف استعمال شود و گویند مررت برجل ماءة ابله. ج ، مِئات ، مِئون ، مُئون ، مأی [ م ِ ئَن ْ ]. ( منتهی الارب ). و رجوع به دو ماده بعد شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید