ما فیه

فرهنگ فارسی

( جمله اسمی اسم ) آمچه که در او ( آن ) است ( برای مذکر آید ) . یا دنیا و مافیها . جهان و آنچه در آنست .

واژه نامه بختیاریکا

( مافِیه ) مکعب سنگی به ابعاد حدود 150 سانتی متر جهت یادبود

پیشنهاد کاربران

این حقیر یک سوال دارم خدمت محققین و پژوهشگران محترم و شریف و بزرگوار آثار مولانا و آن اینکه چرا خداوند متعال در چهارچوب ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر یعنی در فضای هندسی سه بعدی یا مکان و بیمکانی مطلق که هرکدام از آنها نقش ظرف نگاهدارنده محتوای یکی از جهان های موازی و مساوی و بیشمار را عهده دار می باشند، بجای یک عالم ؛ یک آسمان و زمین ؛ یک وادی و یک شهر عشق ، هفت عالم ؛ هفت آسمان و زمین ؛ هفت وادی و هفت شهر عشق آفریده است ؟ آیا آفرینشِ فقط یکی از هرکدام از آنها برای نمایش جلال و جمال بی مثال اش در مقابل چشمان سر و دل انس و جنس کافی نبوده است ؟ و آیا اگر بتوانیم کلیه ابیات مندرج در آثار اصلی مولانا یعنی مثنوی معنوی و دیوان شمس تبریزی و کلیه جملات مندرج در آثار فرعی یعنی مکاتبات و فیه ما فیه یا اسرار جلالیه و مجالس سبعه یا مجلس های هفتگانه را بخوانیم و حفظ کنیم و آنها را یکی به یکی زیر و رو نمائیم و معانی نهفته در پشت ظاهر آنها را کشف و آشکار نماییم و به شهود برسانیم، آنگاه میتوانیم که پاسخ دو سوال بالا را از بطن و متن آنها استخراج نمائیم؟ اگر پاسخ آن بزرگواران به این سوال آخری مثبت یعنی به شکل بله یا آری باشد، آنگاه پاسخ حقیقی یعنی منطبق بر واقعیت عینیِ دو سوال مطرح شده در بالا چه خواهند بود ؟ امیدوارم که آن بزرگواران شریف و ارجمند و محترم و والامقام، در پاسخ به سوالات کودکانه این حقیر ، راه و روش تاوتولوژی یعنی بازی کردن با مقولات و مفاهیم و معانی و واژه ها و الفاظ یا کلمات و عبارات یا جملات را پیشه نکنند.
...
[مشاهده متن کامل]

راهنمایی کمکی این حقیر در جهت دست یابی به پاسخ دو سوال بالا خدمت آن بزرگواران بطور خلاصه به شرح زیر می باشد:
اگر بتوانیم که کلیه گوشه و کناره های طبیعت و یا کیهان ( صرف نظر از وجود تک تک افراد انسانی ) را زیر رو نمائیم و کلیه مفاهیم و معانی نهفته در آن گوشه و کناره ها را کشف نماییم و آنها را به شهود برسانیم و آشکار کنیم، به کمک آنها هرگز موفق نخواهیم شد که به پاسخ حقیقی دو سوال بالا دست یابیم، غیر از شناخت وجود انسان و آنهم نه در ابعاد ماده و روح و روان و جان و نفوس چهارگانه بعضی از حکیمان و عارفان دینی از قبیل اماره و لوامه و ملامه و مطمئنه و نه در ابعاد معرفت فطری یا در قوای ادراکی فاهمه و عقل و ابزار های کاری آن دو قوه یعنی احساسات و عواطف و افکار و خیالات و اوهامات و نه در ابعاد وجدان و اخلاق و عدالت بلکه فقط و فقط در گنجینه پر بهای غریزه جنسی افراد انسانی. در پایان امیدوارم که همگی شاد و خوش و خرّم و شادکام و سرافراز باشند.

اعظم یوسفی هستم خیلی عالیه
خیلی خوبه

بپرس