مئناث

لغت نامه دهخدا

مئناث. [ م ِءْ ]( ع ص ) زنی که او را عادت ماده زادن باشد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و همچنین است رجل مئناث زیرا مذکر و مؤنث در وزن مفعال یکسانند. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || زمین نرم بسیار رویاننده نبات. || شمشیر کند. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || مخنث. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس