مؤسسهٔ اعتباری دانشگاه ( ماد ) نام مؤسسه ای است که به منظور اعطای وام شرافتی به دانشجویان دانشگاه ها در دورهٔ پهلوی تأسیس شد. مبتکر این مؤسسه سناتور علی وکیلی بود. در مصاحبه ای که علی وکیلی رئیس هیئت مدیره موسسه با مخبرین جراید به عمل آورد گفت:ما کوشش می کنیم سرمایه لازم برای تاسیس یک بانک را جمع آوری کنیم همین که موفق جمع آوری آن شدیم بلافاصله اقدام به تاسیس بانک دانشگاه خواهیم نمود. اقدامات بزرگ و وسیع به نفع فرهنگ و دانشجویان با استعداد ولی بی بضاعت خواهیم داشت همچنین در نظر داریم که پس از به وجود آمدن بانک دانشگاه و گشایش مالی اقدام به تاسیس دانشگاه ملی یا حداقل دانشکده ملی بنماییم. کلیات تأسیس این مؤسسه در دورهٔ نوزدهم مجلس شورای ملی به تصویب رسید. درآمد این مؤسسه از محل اعتبار دانشگاه ها، کمک اتاق بازرگانی و محل فروش سکه ها و مدال های یادبود بود.
... [مشاهده متن کامل]
برای کمک به این مؤسسه سکه ها و مدال های یادبود این مؤسسه در سال ۱۳۴۴ از قوانین گمرکی معاف شد.
در سال هایی که قشر عظیمی از جوانان نخبه کشور به علت مضیقه مالی برای ادامه تحصیل با دشواری روبه رو بودند، ایده تأسیس مؤسسه ای با هدف اعطای وام به دانشجویان بااستعداد از سوی علی وکیلی، سناتور وقت، در سال ۱۳۳۸ مطرح گردید. جمعی از اعضای عرصه صنعت و تجارت کشور در سال ۱۳۳۸ این مؤسسه را تحت عنوان ماد ایجاد کردند. ماد خاطره ایست که در ذهن تمامی دانش آموختگان دانشگاه تهران نقش بسته، چه آن هایی که در ایام تحصیل به این مؤسسه مراجعه کرده ا ند و چه آن هایی که تنها در انتهای سال جهت تکمیل مدارک فارغ التحصیلی به این مؤسسه رفته اند بیش از نیم قرن از زمانی می گذرد که ایده تأسیس مؤسسه اعتباری دانشگاه ماد به ذهن سناتور علی وکیلی خطور کرد؛ ایده ای که با هدف ایجاد خودکفایی و بی نیازی از حضور تکنسین ها و مهندسان خارجی در خطوط تولید داخلی کلید خورد. دهه ۳۰ و ۴۰ یکی از مهمترین برهه های زمانی در کشور در مسیر پیشرفت علمی، اجتماعی و اقتصادی بود؛ به طوری که بسیاری از کارآفرینان در شاخه های مختلف صنعتی ورود پیدا کرده بودند و با راه اندازی کارخانه های متعدد، کشور در جهت ترقی گام برداشته بود، اما به دلیل نبود نیروهای متخصص داخلی، همچنان نیازمند استفاده از تکنسین های خارجی بودیم؛ چرا که تعداد افراد دانشگاه رفته به دلیل محدودیت ظرفیت پذیرش دانشگاه و هزینه های آن محدود بود. در عین حال جوانان با استعداد و با نبوغی در کشور وجود داشتند که به دلیل فقر مالی و نداشتن استطاعت خانوادگی قادر نبودند ادامه تحصیل داده و استعداد خود را پرورش دهند. هر سال ۱۰ برابر احتیاج دانشکده ها، جوانان دیپلم تقاضای تحصیل داشتند و در کنکور دانشکده ها شرکت میکردند و فقط یک دهم آنها موفق به تحصیل می شدند. صدها جوان باهوش و بااستعداد هم وجود داشتند که حتی قادر به پرداخت تامین منابع مالی اولیه خود نبودند. در چنین شرایطی بود که ایده تأسیس یک مؤسسه اعتباری برای حمایت از تحصیل جوانان با استعداد از سوی علی وکیلی مطرح و در سال ۱۳۳۸ با همت جمعی از خوش فکران عرصه صنعت و تجارت کشور تأسیس شد. وکیلی که آن زمان ریاست اتاق بازرگانی تهران را برعهده داشت، به عنوان رییس هیئت مدیره مؤسسه انتخاب شد و طی مصاحبه ای با جراید، هدف از تأسیس این مؤسسه را کمک به فرهنگ و تقویت نیروی جوانان و تسهیل امکان ادامه تحصیل دانشجویان و فراهم آوردن وسایل و اعطای اعتبار از سود ویژه مؤسسه به دانشجویانی عنوان کرد که به گفته او قوه مالی برای ادامه تحصیل خود ندارند. او برنامه مؤسسه را این گونه توضیح داده بود: تلاش بر آن است سرمایه لازم برای تأسیس یک بانک نیز جمع آوری شود تا پس از تأسیس آن، عملیات تجاری و مالی وسیع انجام شود، با کمک دوستان و تجاران سود بیشتری به دست بیاید و از رهگذر آن، امکان اقدامات بزرگ و وسیع به نفع فرهنگ و دانشجویان بااستعداد ولی بی بضاعت فراهم شود. موسسان مؤسسه اعتباری دانشگاه بر این باور بودند کشور نمی تواند و نباید از این دسته جوانان صرف نظر کند چرا که هر یک از این جوانان با استعداد، حداقل می توانند یک کادر ارزنده و متخصص باارزش باشند و چه بسا که بعضی از آنها موجب تحولات بزرگی در رشته تخصصی خود شوند. موسسان مؤسسه اعتقاد داشتند که اگر بتوان مشکل یک لقمه نان را برای جوانان با استعداد حل و فصل کرد، آنها در فردای کشور قادر خواهند بود نان و آب بیشتری به ملت و کشور خود برسانند. طبق ماده ۱۳ اساسنامه مؤسسه، اعضای شورای مؤسسه حداقل ۲۱ نفر از جمله رئیس دولت، وزیر فرهنگ، رئیس دانشگاه، رئیس بانک ملی ایران ، دادستان دیوانعالی کشور، رئیس اتاق بازرگانی تهران و ۱۵ نفر اعضای موسس را که بیش از دیگران حق عضویت داده باشند، شامل میشد. در فصل دوم اساسنامه، سرمایه اولیه ۱۰ میلیون ریال بود که امضا کنندگان اساسنامه موسسه در موقع ثبت پرداخت کردند. تا پایان سال ۱۳۳۹ سرمایه موسسه به ۱۸ میلیون ریال افزایش یافت و قریب به ۶۰ نفر دانشجو از تهران ، تبریز، مشهد، اصفهان ، شیراز و اهواز با دریافت وام مشغول ادامه تحصیل شدند. طبق اساسنامه ثبت شده موسسه دارای شورایی مرکب از ۲۱ نفر به شرح زیر بود : نخست وزیر وقت، وزیر فرهنگ ، رئیس دانشگاه ، دادستاان دیوان عالی کشور، رئیس بانک ملی ایران و همچنین رئیس وقت اتاق بازرگانی تهران و سایر اعضای شورای موسسه اشخاصی هستند که عضویت افتخاری این موسسه را با پرداخت وجه قابلی علاوه بر کمک معنوی قبل کرده و بدین ترتیب به عضویت رسمی موسسه درآمده و دارای پنج نفر هیئت مدیره - که موسسه را اداره می کنند میشود. در آخر هر ماه نیز جمع وجوه دریافتی به نام افزایش سرمایه مؤسسه به اداره ثبت شرکتها کتبی اطلاع داده میشد. براساس آنچه به تصویب رسید، پرداختی هر عضوی بابت حق عضویت بوده و جزو سرمایه مؤسسه اعتباری دانشگاه محسوب می شد و در هیچ وقت و به هیچوجه اصل و سود آن قابل مطالبه و استرداد نبود. روی این اصل موسسان و بانیان مؤسسه در همان ابتدا معتقد و مؤمن شدند که پول پرداختی در حکم وقف سرمایه ای در راه بهبود فرهنگ و تعالی کشور باشد و کسی که پولی را میدهد باید به طور قطع و یقین از اصل و فرع آن چشم پوشی کند و در عوض طالب منافع معنوی و خداپسندانه آن باشد. مواد فوق در حقیقیت وضع سرمایه مؤسسه را به طور دقیق روشن میکرد. در اساسنامه تقسیم سود ویژه این گونه تعریف شده بود که ۱۵ درصد به حساب ذخیره، ۷۰ درصد به حساب مخصوص اعطای وام به دانشجویان طبق آیین نامه مخصوص و ۱۵ درصد به حساب مخصوص انتقال داده شود. این قسمت در اختیار شورای مؤسسه اعتباری دانشگاه بود تا در مواقع احتیاج و لزوم در توسعه و پیشرفت مقاصد و هدفها به هر قسم که صالح دانسته می شد، اختصاص یابد؛ به طوری که دیده میشود تقریبا ۸۵ درصد از سود ویژه صرف کمک به دانشجویان و کارهای دیگر فرهنگی میشد و آن ۱۵ درصد دیگر از نظر حفظ و تضمین سرمایه مؤسسه نگهداری می شد.
... [مشاهده متن کامل]
برای کمک به این مؤسسه سکه ها و مدال های یادبود این مؤسسه در سال ۱۳۴۴ از قوانین گمرکی معاف شد.
در سال هایی که قشر عظیمی از جوانان نخبه کشور به علت مضیقه مالی برای ادامه تحصیل با دشواری روبه رو بودند، ایده تأسیس مؤسسه ای با هدف اعطای وام به دانشجویان بااستعداد از سوی علی وکیلی، سناتور وقت، در سال ۱۳۳۸ مطرح گردید. جمعی از اعضای عرصه صنعت و تجارت کشور در سال ۱۳۳۸ این مؤسسه را تحت عنوان ماد ایجاد کردند. ماد خاطره ایست که در ذهن تمامی دانش آموختگان دانشگاه تهران نقش بسته، چه آن هایی که در ایام تحصیل به این مؤسسه مراجعه کرده ا ند و چه آن هایی که تنها در انتهای سال جهت تکمیل مدارک فارغ التحصیلی به این مؤسسه رفته اند بیش از نیم قرن از زمانی می گذرد که ایده تأسیس مؤسسه اعتباری دانشگاه ماد به ذهن سناتور علی وکیلی خطور کرد؛ ایده ای که با هدف ایجاد خودکفایی و بی نیازی از حضور تکنسین ها و مهندسان خارجی در خطوط تولید داخلی کلید خورد. دهه ۳۰ و ۴۰ یکی از مهمترین برهه های زمانی در کشور در مسیر پیشرفت علمی، اجتماعی و اقتصادی بود؛ به طوری که بسیاری از کارآفرینان در شاخه های مختلف صنعتی ورود پیدا کرده بودند و با راه اندازی کارخانه های متعدد، کشور در جهت ترقی گام برداشته بود، اما به دلیل نبود نیروهای متخصص داخلی، همچنان نیازمند استفاده از تکنسین های خارجی بودیم؛ چرا که تعداد افراد دانشگاه رفته به دلیل محدودیت ظرفیت پذیرش دانشگاه و هزینه های آن محدود بود. در عین حال جوانان با استعداد و با نبوغی در کشور وجود داشتند که به دلیل فقر مالی و نداشتن استطاعت خانوادگی قادر نبودند ادامه تحصیل داده و استعداد خود را پرورش دهند. هر سال ۱۰ برابر احتیاج دانشکده ها، جوانان دیپلم تقاضای تحصیل داشتند و در کنکور دانشکده ها شرکت میکردند و فقط یک دهم آنها موفق به تحصیل می شدند. صدها جوان باهوش و بااستعداد هم وجود داشتند که حتی قادر به پرداخت تامین منابع مالی اولیه خود نبودند. در چنین شرایطی بود که ایده تأسیس یک مؤسسه اعتباری برای حمایت از تحصیل جوانان با استعداد از سوی علی وکیلی مطرح و در سال ۱۳۳۸ با همت جمعی از خوش فکران عرصه صنعت و تجارت کشور تأسیس شد. وکیلی که آن زمان ریاست اتاق بازرگانی تهران را برعهده داشت، به عنوان رییس هیئت مدیره مؤسسه انتخاب شد و طی مصاحبه ای با جراید، هدف از تأسیس این مؤسسه را کمک به فرهنگ و تقویت نیروی جوانان و تسهیل امکان ادامه تحصیل دانشجویان و فراهم آوردن وسایل و اعطای اعتبار از سود ویژه مؤسسه به دانشجویانی عنوان کرد که به گفته او قوه مالی برای ادامه تحصیل خود ندارند. او برنامه مؤسسه را این گونه توضیح داده بود: تلاش بر آن است سرمایه لازم برای تأسیس یک بانک نیز جمع آوری شود تا پس از تأسیس آن، عملیات تجاری و مالی وسیع انجام شود، با کمک دوستان و تجاران سود بیشتری به دست بیاید و از رهگذر آن، امکان اقدامات بزرگ و وسیع به نفع فرهنگ و دانشجویان بااستعداد ولی بی بضاعت فراهم شود. موسسان مؤسسه اعتباری دانشگاه بر این باور بودند کشور نمی تواند و نباید از این دسته جوانان صرف نظر کند چرا که هر یک از این جوانان با استعداد، حداقل می توانند یک کادر ارزنده و متخصص باارزش باشند و چه بسا که بعضی از آنها موجب تحولات بزرگی در رشته تخصصی خود شوند. موسسان مؤسسه اعتقاد داشتند که اگر بتوان مشکل یک لقمه نان را برای جوانان با استعداد حل و فصل کرد، آنها در فردای کشور قادر خواهند بود نان و آب بیشتری به ملت و کشور خود برسانند. طبق ماده ۱۳ اساسنامه مؤسسه، اعضای شورای مؤسسه حداقل ۲۱ نفر از جمله رئیس دولت، وزیر فرهنگ، رئیس دانشگاه، رئیس بانک ملی ایران ، دادستان دیوانعالی کشور، رئیس اتاق بازرگانی تهران و ۱۵ نفر اعضای موسس را که بیش از دیگران حق عضویت داده باشند، شامل میشد. در فصل دوم اساسنامه، سرمایه اولیه ۱۰ میلیون ریال بود که امضا کنندگان اساسنامه موسسه در موقع ثبت پرداخت کردند. تا پایان سال ۱۳۳۹ سرمایه موسسه به ۱۸ میلیون ریال افزایش یافت و قریب به ۶۰ نفر دانشجو از تهران ، تبریز، مشهد، اصفهان ، شیراز و اهواز با دریافت وام مشغول ادامه تحصیل شدند. طبق اساسنامه ثبت شده موسسه دارای شورایی مرکب از ۲۱ نفر به شرح زیر بود : نخست وزیر وقت، وزیر فرهنگ ، رئیس دانشگاه ، دادستاان دیوان عالی کشور، رئیس بانک ملی ایران و همچنین رئیس وقت اتاق بازرگانی تهران و سایر اعضای شورای موسسه اشخاصی هستند که عضویت افتخاری این موسسه را با پرداخت وجه قابلی علاوه بر کمک معنوی قبل کرده و بدین ترتیب به عضویت رسمی موسسه درآمده و دارای پنج نفر هیئت مدیره - که موسسه را اداره می کنند میشود. در آخر هر ماه نیز جمع وجوه دریافتی به نام افزایش سرمایه مؤسسه به اداره ثبت شرکتها کتبی اطلاع داده میشد. براساس آنچه به تصویب رسید، پرداختی هر عضوی بابت حق عضویت بوده و جزو سرمایه مؤسسه اعتباری دانشگاه محسوب می شد و در هیچ وقت و به هیچوجه اصل و سود آن قابل مطالبه و استرداد نبود. روی این اصل موسسان و بانیان مؤسسه در همان ابتدا معتقد و مؤمن شدند که پول پرداختی در حکم وقف سرمایه ای در راه بهبود فرهنگ و تعالی کشور باشد و کسی که پولی را میدهد باید به طور قطع و یقین از اصل و فرع آن چشم پوشی کند و در عوض طالب منافع معنوی و خداپسندانه آن باشد. مواد فوق در حقیقیت وضع سرمایه مؤسسه را به طور دقیق روشن میکرد. در اساسنامه تقسیم سود ویژه این گونه تعریف شده بود که ۱۵ درصد به حساب ذخیره، ۷۰ درصد به حساب مخصوص اعطای وام به دانشجویان طبق آیین نامه مخصوص و ۱۵ درصد به حساب مخصوص انتقال داده شود. این قسمت در اختیار شورای مؤسسه اعتباری دانشگاه بود تا در مواقع احتیاج و لزوم در توسعه و پیشرفت مقاصد و هدفها به هر قسم که صالح دانسته می شد، اختصاص یابد؛ به طوری که دیده میشود تقریبا ۸۵ درصد از سود ویژه صرف کمک به دانشجویان و کارهای دیگر فرهنگی میشد و آن ۱۵ درصد دیگر از نظر حفظ و تضمین سرمایه مؤسسه نگهداری می شد.