فرهنگ معین
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
پیشنهاد کاربران
آوردگاه
دسته ، گروه
اویژ=جایزه
زار=پسوند جایگاه
زار=پسوند جایگاه
* گروه گان
* دسته گان
واژگانِ پارسیِ سره برای لیگ ورزشی.
برخی گفته اند "تیمگان". و گفته اند که این واژهٔ فرهنگستان هم است. ولی واژهٔ "تیم" خودش پارسی ایرانی نیست.
واژگان جایگزینِ دیگر:
* گروه بندی
* دسته بندی
* دسته گان
واژگانِ پارسیِ سره برای لیگ ورزشی.
برخی گفته اند "تیمگان". و گفته اند که این واژهٔ فرهنگستان هم است. ولی واژهٔ "تیم" خودش پارسی ایرانی نیست.
واژگان جایگزینِ دیگر:
* گروه بندی
* دسته بندی
🕴 لیگ
واژه "لیگ" از ریشه "لاگ" به معنی "دراز" و "تولانی" است که با واژگان زیر هم ریشه است:
لاله
لوله
الوار
لور
لال
لاغر
لار: تنگه، باریکه
لاری: مرغ گردن دراز
راک: رشته نخ
... [مشاهده متن کامل]
راک: باریکه ای از سنگ
لاک: پوشش نازک
لیگ: بازی های تولانی
لیس: دراز کردن زبان
لیست: فهرست بلند
ریغ: باریکه ای از گه
ریغو: آدم سست و ناتوان
لهر: لاغر و چابک
لهراسب: اسب لاغر و چابک
لیل: پرنده ای دم دراز
لیل: شب دراز
رول: پیچیدن یک چیز دراز
ریل: راه دراز
رالی: پیمایش
لیلا: قد بلند
رعنا: قد بلند
ران: کشیدگی پا
لیل: روستایی کوهستانی در لنگرود
لیقوان/لیوان: روستاهایی در آذرپادگان و گلستان، لیگ ( دراز ) وان ( درخت )
همچنین واژه "راغ" یا "ریغ" از زبان پارسی به زبان اربی راه یافته و واژه هایی مانند رق، ریق، رقیق و . . . ساخته شده اند.
همچنین واژگان انگلیسی زیر نیز با واژه "لیگ" هم ریشه هستند که در همگی آن ها معنی "دراز" به چشم می خورد:
lag: دیرکرد
log: تنه درخت
leg: پا، لنگ
league: مجموعه ای از بازی ها
rig: دکل
واژه "لیگ" از ریشه "لاگ" به معنی "دراز" و "تولانی" است که با واژگان زیر هم ریشه است:
لاله
لوله
الوار
لور
لال
لاغر
لار: تنگه، باریکه
لاری: مرغ گردن دراز
راک: رشته نخ
... [مشاهده متن کامل]
راک: باریکه ای از سنگ
لاک: پوشش نازک
لیگ: بازی های تولانی
لیس: دراز کردن زبان
لیست: فهرست بلند
ریغ: باریکه ای از گه
ریغو: آدم سست و ناتوان
لهر: لاغر و چابک
لهراسب: اسب لاغر و چابک
لیل: پرنده ای دم دراز
لیل: شب دراز
رول: پیچیدن یک چیز دراز
ریل: راه دراز
رالی: پیمایش
لیلا: قد بلند
رعنا: قد بلند
ران: کشیدگی پا
لیل: روستایی کوهستانی در لنگرود
لیقوان/لیوان: روستاهایی در آذرپادگان و گلستان، لیگ ( دراز ) وان ( درخت )
همچنین واژه "راغ" یا "ریغ" از زبان پارسی به زبان اربی راه یافته و واژه هایی مانند رق، ریق، رقیق و . . . ساخته شده اند.
همچنین واژگان انگلیسی زیر نیز با واژه "لیگ" هم ریشه هستند که در همگی آن ها معنی "دراز" به چشم می خورد:
lag: دیرکرد
log: تنه درخت
leg: پا، لنگ
league: مجموعه ای از بازی ها
rig: دکل
در زبان فارسی به هر طرف دروازه یا بار چهار پا یک لینگه ی گفته می شود . بعد ها این لفظ به چیزهای دیگر مثل لینگه ی پا و لینگه کفش نیز کاربرد پیدا کرد . واژه لنگ به معنی یک پا از این واژه گرفته شده . لگد هم با این واژه همریشه می باشد . این واژه به زبان های دیگر راه یافته و به معنی پا کار برد پیدا کرده است .
... [مشاهده متن کامل]
واژه ی Leg به معنی پا امروزه در زبان های زیر کاربرد دارد .
( انگلیسی ، باسکی ، تلوگویی ، دانمارکی ، سوئدی ، مالاگاسیایی ، نروژی Leg ) استونیاییJalg ،
... [مشاهده متن کامل]
واژه ی Leg به معنی پا امروزه در زبان های زیر کاربرد دارد .
( انگلیسی ، باسکی ، تلوگویی ، دانمارکی ، سوئدی ، مالاگاسیایی ، نروژی Leg ) استونیاییJalg ،
لیگ یعنی مسابقات دسته جمعی
به طور خلاصه لیگ یعنی مبارزه جمعی از جنگجویان یونانی که به مرور زمان به میادین مسابقات از جمله فوتبال که بوجود آورنده اش از یونان برخواسته است گفته میشود
واژه ای انگلیسی -
یکی از معادل های فارسیش: تیمگان، یارِستان
یکی از معادل های فارسیش: تیمگان، یارِستان