لیچ

/liC/

لغت نامه دهخدا

لیچ. ( اِ ) لچ. حالتی از ریمناکی و چرکینی جراحت. و رجوع به لیچ افتادن و لچ افتادن شود.

فرهنگ فارسی

آبکشیده، آب افتاده، خیس، لیچ شدن:خیس شدن

فرهنگ عمید

آب کشیده، آب افتاده، خیس.
* لیچ شدن: (مصدر لازم ) خیس شدن.

دانشنامه عمومی

در داستان های تخیلی، یک لیچ ( به انگلیسی: Lich ) ( /ˈlɪtʃ/ ; در انگلیسی باستان līċ، به معنای «لاشه/مردار» ) گونه ای جانور مرده متحرک است. و همچنین قابلیت استفاده از جادوی حد بالا را دارد و یک نوع کستر است[ ۱]
عکس لیچ
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

لیچ ، lich ، در گویش شهر بابکی به کسی که زیر بلران خیس شده گفته می شود ، بک بک چه بارون شلخته ای گرفته لیچ آب شدم

بپرس