لیونل چارلز رابینز، بارون رابینز ( به انگلیسی: Lionel Charles Robbins, Baron Robbins ) وی اقتصاددانی بود که توانسته است یکی از مشهورترین و مقبول ترین و عام ترین تعاریف دربارهٔ علم اقتصاد را در سال ۱۹۳۲ ارائه نماید. تعریف همان تعریفی است که اغلب در کلاسهای اقتصاد شنیده ایم ولی هیچگاه نام نویسنده را به ما نگفته اند.
... [مشاهده متن کامل]
رابینز در مقاله مشهور خود تحت عنوان "مقاله ای دربارهٔ طبیعت و معنای علم اقتصاد "تعریف جدیدی را از علم اقتصاد ارائه می کند:
اقتصاد علمی است که به مطالعه رفتار انسان به عنوان رابطه ای میان اهداف و منابع کمیاب می پردازد که می توان به روشهای مختلفی از آنها استفاده نمود.
در حقیقت رابینز معتقد بود رفاه مادی قادر نیست تمام مسائلی را که اقتصاد دانان با آن مواجهند توضیح دهد. برای مثال مقوله انتخاب کار به جای فراغت به همان اندازه که با رفاه مادی در ارتباط است به رفاه غیرمادی نیز مربوط می شود. بدین ترتیب رابینز اظهار می دارد تعریف مناسب از علم اقتصاد به جای تفکیک امور مادی از غیر مادی باید به مسئله کمیابی منابع بپردازد. منابعی که برای برآورده شدن نیازهای بشری به میدان کشیده می شوند.
با توجه به تعریفی که رابینز ارائه می دهد منابع مختلف زمانی اقتصادی تلقی می شوند که کمیاب باشند. برای مثال عرضه آب و هوی پاک پیش از این - یعنی تا زمانی که این دو ماده در حکم منابعی لامتناهی تلقی می شدند - موضوعی اقتصادی نبود، ولی اکنون که ما ناگزیر در اندیشه تخصیص منابع کمیاب آب و هوای پاک هستیم رنگ اقتصادی به خود گرفته است. با این تعریف اقتصاد به عرصه هایی کشیده می شود که به طور سنتی غیر اقتصادی تلقی می شده ند، مانند روابط خانوادگی
... [مشاهده متن کامل]
رابینز در مقاله مشهور خود تحت عنوان "مقاله ای دربارهٔ طبیعت و معنای علم اقتصاد "تعریف جدیدی را از علم اقتصاد ارائه می کند:
اقتصاد علمی است که به مطالعه رفتار انسان به عنوان رابطه ای میان اهداف و منابع کمیاب می پردازد که می توان به روشهای مختلفی از آنها استفاده نمود.
در حقیقت رابینز معتقد بود رفاه مادی قادر نیست تمام مسائلی را که اقتصاد دانان با آن مواجهند توضیح دهد. برای مثال مقوله انتخاب کار به جای فراغت به همان اندازه که با رفاه مادی در ارتباط است به رفاه غیرمادی نیز مربوط می شود. بدین ترتیب رابینز اظهار می دارد تعریف مناسب از علم اقتصاد به جای تفکیک امور مادی از غیر مادی باید به مسئله کمیابی منابع بپردازد. منابعی که برای برآورده شدن نیازهای بشری به میدان کشیده می شوند.
با توجه به تعریفی که رابینز ارائه می دهد منابع مختلف زمانی اقتصادی تلقی می شوند که کمیاب باشند. برای مثال عرضه آب و هوی پاک پیش از این - یعنی تا زمانی که این دو ماده در حکم منابعی لامتناهی تلقی می شدند - موضوعی اقتصادی نبود، ولی اکنون که ما ناگزیر در اندیشه تخصیص منابع کمیاب آب و هوای پاک هستیم رنگ اقتصادی به خود گرفته است. با این تعریف اقتصاد به عرصه هایی کشیده می شود که به طور سنتی غیر اقتصادی تلقی می شده ند، مانند روابط خانوادگی