لیمو عمانی
/limu~amAni/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
درستش لیمو امانی است
در قدیم در خاک خشک چاله ای میکندند و بعد لیموها رو درون آن می ریختند و رویش را با خاک میپوشاندند تا رطوبت لیموها گرفته و خشک شود . و میگفتند ما این لیمو رو به خاک امانت دادیم و بعد خشک شدن لیمو دوباره امانت رو پس می گیریم.
در قدیم در خاک خشک چاله ای میکندند و بعد لیموها رو درون آن می ریختند و رویش را با خاک میپوشاندند تا رطوبت لیموها گرفته و خشک شود . و میگفتند ما این لیمو رو به خاک امانت دادیم و بعد خشک شدن لیمو دوباره امانت رو پس می گیریم.
dried limes میشه آهک خشک شده
dried lemon لیمو خشک
فعلاً معنی درست که میشه براش گفت
Omani lemon
دهخدا هم گفته لیمویی که از عمان آورند
dried lemon لیمو خشک
فعلاً معنی درست که میشه براش گفت
دهخدا هم گفته لیمویی که از عمان آورند