لیلاس

لغت نامه دهخدا

لیلاس. ( اِخ ) دهی از دهستان سلگی شهرستان نهاوند واقع در 18هزارگزی باختر شهر نهاوند، بین رودخانه گاماسیاب و رودخانه سراب گیلان. دشت و سردسیر. دارای 640 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات ، توتون و حبوبات. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

لیلاس. ( اِخ ) ( لِه... ) کمونی از سِن ، آرندیسمان سن دنیس به فرانسه. دارای 19500 تن سکنه.

فرهنگ فارسی

کمونی از سن ٠ آرندیسمان سن دنیس بفرانسه

پیشنهاد کاربران

نام لیلاس برگرفته از دوکلمه لیل ویاس است . در زمان ساسانیان در جنگ معروف فتح الفتوح تازیان مسلمان با ایرانیان در نهاوند درگرفته که با ورود لشکر اعراب تازی در باتلاق های اطرف روستا گیر کرده ولشکر فیروزان
...
[مشاهده متن کامل]
فرمانده ساسانیان بر آنان چیره شده و اعراب آن منطقه را که ده دراز نام داشت را لیل ویاس نامیدند در این جنگ فرمانده تازیان مسلمان نعمان بن مقرن به درک واصل شد

جنگ لیلاس که مصادف با جنگ فتح الفتوح است ونام لیلاس که لیل و یاس است نشانگر شب نامیدی تازیان مسلمان است که در باتلاق های اطرف روستا گیر کرده و لشکر فیروزان فرمانده ساسانیان بر آنان چیره شده و نام این روستا از جنگ معروف فتح الفتوح تازیان گرفته که درآن جنگ نعمان بن مقره فرمانده لشکر عرب به درک واصل شد و در نهاوند ( بنام بابا پیره ) معروف است
...
[مشاهده متن کامل]

هرکس تاریخ وطن خودرا نداند محکوم به تکرار آن خواهدشد.

به هنگام جنگ قادسیه لشکریان عرب با شب سختی مواجه شدند وبا نا امیدی به اردوگاه خود بازگشتند و آن شب را لیل یأس نامیدند به معنای شب تا امیدی
معنی لیلاس در اصل به معنی شب نا امیدی است
ویک کلمه عربی است که در زمان جنگ قادسیه اتفاق افتاده است .
لیل =شب و اس =نا امید
نام گلی است که در زمان قدیم آنجا میرویده

بپرس