پاک باخته
لیلا. لیلان. لیلاج. لیلار ( لی لاز ) آز در آخر کلمه مثل آراز . ساناز . تایماز سولماز ساز آواز دراز . دیاز . آیاز . پیاز ( پی آز ) گیاهی که چربی خون را کم می کند.
واژه لیلاج:یعنی زرنگ، زبل
معنی لوطی بیشتر میدهد، هرزه هم معنی میدهد ، ، سرشناس در زمینه لوطی گری
قماربازحرفه ای
در کوچه و بازار بطور کلی معنی آدم خیلی زرنگ را می دهد
ابوالفرج محمدبن عبدالله که در نزد مردم به لیلاج و لجلاج معروف است، در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری می زیست و آن طور که در کتب تاریخی آمده استاد بازی های شطرنج، نرد و سه قاپ بوده است. از این رو او را پیر و مرشد قماربازان گفته اند. حتی او را مبدع شطرنج و تخته نرد هم نامیده اند.
... [مشاهده متن کامل]
پدر او صفة بن داهر از حکمای هند و از ندیمان خلفای بنی عباس بود. او در جوانی به همدان رفت و آنجا به زندان افتاد و با پا در میانی ابوعلی سینا از مرگ نجات یافت ولی دست چپش را قطع کردند. او چند سالی ترک قمار کرد تا این که در یک بازی همه داراییش را باخت و با کمک ابوعلی سینا به شیراز رفت و در گلخن یکی از حمام های قدیمی ساکن شد.
ازیراست که در زبان کوچه و بازار خراسانی، بویژه نزد کودکان و نو جوانان، کسی را که در بازی ها، چون تیله بازی، لیس پس لیس، گردو بازی، تخم مرغ بازی و مازلاغ بازی و جز آنها چیره دست و فرز باشد لیلاج یا لیلاج آن کار یا فن گویند.