[ویکی الکتاب] معنی یُطْلِعَکُمْ: که شما را با اطلاع کند - که شما را آگاه کند (عبارت "مَا کَانَ ﭐللَّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی ﭐلْغَیْبِ" یعنی : خدا بر آن نیست که شما رابر غیب آگاه کند)
ریشه کلمه:
طلع (۱۹ بار)
کم (۲۲۹۱ بار)
ل (۳۸۴۲ بار)
طلوع و مطلع به معنی آشکار شدن است. «طَلَعَ الشَّمْسُ وَ الْکَوْکَبُ طُلُوعاً وَ مَطْلَعا: ظَهَرَ». راغب معنای دیگر را از قبیل آمدن و رو کردن و دانستن از باب استعاره می داند. ، مطلع در آیه مصدر میمی و به معنی طلوع است. در آیه «حَتّی اِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلی قَوْمٍ...» اسم مکان و به معنی محل طلوع شمس است. راجع به این آیه بعداً توضیح خواهیم داد. اطلاع: به معنی ظاهر شدن و آگاه کردن است لازم و متعدی هر دو میآید . یعنی خدا عادت نداشت که شما را بر غیب مطلع کند. اطلاع: از باب افتعال به معنی آگاه شدن است . و نیز به معنی اشراف و از بالا نگاه کردن است . یعنی آیا شما از جای و حال رفیق من آگاهید؟ پس سر بلند کرد و او را در وسط آتش دید. بعضی مطّلعئن را نیز اشراف معنی کردهاند. در آیه: . گمان میکنم به معنی اطلاع ناگهانی است در اقرب گوید: «اِطَّلَعَ فُلانٌ عَلَیْنا:اَتانا فُجْأَةً» یعنی اگر ناگهان و بی مقدّمه به آنها نگاه میکردی ولی بعضی آن را اشراف معنی کردهاند گرچه آن نیز درست است. در نهایه آمده: «اِطَّلَعَ عَلی الشَّیْءِ:عَلِمَهُ». * . در جوامع الجامع، اطلاع را بالارفتن معنی کرده یعنی برای من بنای بلندی بساز تا به طرف خدای موسی بالا روم. این مطلب در نهایه نیز ذکر شده است. * . نا گفته نماند: اشراف نوعاً توأم با تسلّط است به نظر میآید مراد از «تَطَّلِعُ» تسلط و استیلا یعنی: آتش افروخته خدا که بر دلهاچیره شود: و احتمال دارد که به معنی بر روی قلبها آشکار میشود و آن ظاهراً سر زدن از قلبها است با بالا رفتن ضربان آنها به طور شدید. به عبارت دیگر آتش افروخته خدا که از قلوب اهل آتش زبانه میکشد. * . مراد از مَطْلِعَ الشَّمْسِ طرف مشرق است که ذوالقرنین در مسافت دوم به طرف شرق کشور خویش برای خواباندن شورش بدویان رفت. و گرنه محلی در زمین نیست که آفتاب از آنجا خارج شود و زمین با افتاب در حدود صدو پنجاه میلیون کیلومتر فاصله دارد و مشرق و مغرب اعتباری است به اعتبار ظهورو غروب آفتاب. طلوع چنانکه گفته شد به معنی به روز است به همین مناسبت به میوه و غنچه و گل طلع گفته میشود که از درخت ظاهر میشود. . از درخت خرما از میوهاش خوشههای نزدیک به هم یا سهل الاخذ رویاندیم. ایضاً . در مجمع فرموده: طلع اولین ظهور میوه خرماست . این کلمه چهار بار در قرآن به کار رفته، سه بار در میوه خرما چنانکه در دو آیه گذشت همچنین آیه . و آیه . درباره درخت زقّوم است در اقرب علاوه از میوه آن را چیزی که مانند دو نعل روی هم معنی کرده است.
ریشه کلمه:
طلع (۱۹ بار)
کم (۲۲۹۱ بار)
ل (۳۸۴۲ بار)
طلوع و مطلع به معنی آشکار شدن است. «طَلَعَ الشَّمْسُ وَ الْکَوْکَبُ طُلُوعاً وَ مَطْلَعا: ظَهَرَ». راغب معنای دیگر را از قبیل آمدن و رو کردن و دانستن از باب استعاره می داند. ، مطلع در آیه مصدر میمی و به معنی طلوع است. در آیه «حَتّی اِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلی قَوْمٍ...» اسم مکان و به معنی محل طلوع شمس است. راجع به این آیه بعداً توضیح خواهیم داد. اطلاع: به معنی ظاهر شدن و آگاه کردن است لازم و متعدی هر دو میآید . یعنی خدا عادت نداشت که شما را بر غیب مطلع کند. اطلاع: از باب افتعال به معنی آگاه شدن است . و نیز به معنی اشراف و از بالا نگاه کردن است . یعنی آیا شما از جای و حال رفیق من آگاهید؟ پس سر بلند کرد و او را در وسط آتش دید. بعضی مطّلعئن را نیز اشراف معنی کردهاند. در آیه: . گمان میکنم به معنی اطلاع ناگهانی است در اقرب گوید: «اِطَّلَعَ فُلانٌ عَلَیْنا:اَتانا فُجْأَةً» یعنی اگر ناگهان و بی مقدّمه به آنها نگاه میکردی ولی بعضی آن را اشراف معنی کردهاند گرچه آن نیز درست است. در نهایه آمده: «اِطَّلَعَ عَلی الشَّیْءِ:عَلِمَهُ». * . در جوامع الجامع، اطلاع را بالارفتن معنی کرده یعنی برای من بنای بلندی بساز تا به طرف خدای موسی بالا روم. این مطلب در نهایه نیز ذکر شده است. * . نا گفته نماند: اشراف نوعاً توأم با تسلّط است به نظر میآید مراد از «تَطَّلِعُ» تسلط و استیلا یعنی: آتش افروخته خدا که بر دلهاچیره شود: و احتمال دارد که به معنی بر روی قلبها آشکار میشود و آن ظاهراً سر زدن از قلبها است با بالا رفتن ضربان آنها به طور شدید. به عبارت دیگر آتش افروخته خدا که از قلوب اهل آتش زبانه میکشد. * . مراد از مَطْلِعَ الشَّمْسِ طرف مشرق است که ذوالقرنین در مسافت دوم به طرف شرق کشور خویش برای خواباندن شورش بدویان رفت. و گرنه محلی در زمین نیست که آفتاب از آنجا خارج شود و زمین با افتاب در حدود صدو پنجاه میلیون کیلومتر فاصله دارد و مشرق و مغرب اعتباری است به اعتبار ظهورو غروب آفتاب. طلوع چنانکه گفته شد به معنی به روز است به همین مناسبت به میوه و غنچه و گل طلع گفته میشود که از درخت ظاهر میشود. . از درخت خرما از میوهاش خوشههای نزدیک به هم یا سهل الاخذ رویاندیم. ایضاً . در مجمع فرموده: طلع اولین ظهور میوه خرماست . این کلمه چهار بار در قرآن به کار رفته، سه بار در میوه خرما چنانکه در دو آیه گذشت همچنین آیه . و آیه . درباره درخت زقّوم است در اقرب علاوه از میوه آن را چیزی که مانند دو نعل روی هم معنی کرده است.
wikialkb: لِیُطْلِعَکُم