لیست

/list/

مترادف لیست: سیاهه، صورت، صورت اسامی، فهرست

برابر پارسی: پهرست، سیاهه، فهرست

معنی انگلیسی:
list

لغت نامه دهخدا

لیست. ( اِخ ) فردریک. عالم اقتصادی آلمانی ( 1789-1846 م. ).

لیست. ( فرانسوی ، اِ ) جریده. سیاهه. دفتر. قائمه.
- لیست حقوق ؛ صورتی متضمن نام گیرندگان حقوق.

فرهنگ فارسی

آهنگساز و پیانوزن مجارستانی . وی در ساختن آهنگها قدرت کم نظیری داشت و از معروفترین آهنگهایش عبارتند از : [ سمفونی فاوست ] [ راپسودیهای هنگری] علاوه بر ساختن آهنگها وی سازنده منظومه های سمفونیک نیز میباشد .
فهرست، سیاهه، صورت حساب، صورت اسامی
( اسم ) صورت اسامی کسان فهرست : حزب ... بیست کاندیداهای نمایندگان خود را منتشرکرده . یا لیست حقوق . صورتی حاوی نام گیرندگان حقوق و مبلغ آن .
عالم اقتصادی آلمانی

فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. ) فهرست ، صورت اسامی افراد یا اشیا یا هر چیز دیگر، سیاهه ، صورت . (فره ). ، ~ سیاه نام مخالفان و متهمان .

فرهنگ عمید

صورت اسامی اشخاص یا اشیا، فهرست.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی لَیْسَتِ: نیست (حرف تای آن به دلیل تقارن با حرف ساکن یا تشدید دار کلمه بعد حرکت گرفته است )
ریشه کلمه:
لیس (۸۹ بار)

جدول کلمات

فهرست

مترادف ها

table (اسم)
لوح، فهرست، جدول، میز، سفره، کوهمیز، لیست

فارسی به عربی

استحضار

پیشنهاد کاربران

لیست کردن: تهیه صورت اسامی؛ در صف و نوبت قرار دادن
لیست ( List ) :[ اصطلاح توییتر] فهرستی از آدم هایی است که آن ها را فالو نکرده اید و نمی خواهید فالو کنید، اما می خواهید در جریان توییت های آن ها باشید. توجه کنید که فقط توییت های افرادی که صفحۀ حساب کاربری
...
[مشاهده متن کامل]
شان به صورت عمومی باشد، در فهرست به نمایش گذاشته می شود. شما می توانید به دو صورت عمومی و خصوصی فهرست درست کنید. فهرست عمومی دردسترس سایر افراد هم هست و آن ها می توانند فهرست شما را دنبال کنند؛ اما فهرست خصوصی را فقط شما می توانید مشاهده کنید.

جواب معنی لیست در جدول : ( فهرست )

بپرس