لیست
/list/
مترادف لیست: سیاهه، صورت، صورت اسامی، فهرست
برابر پارسی: پهرست، سیاهه، فهرست
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
لیست. ( فرانسوی ، اِ ) جریده. سیاهه. دفتر. قائمه.
- لیست حقوق ؛ صورتی متضمن نام گیرندگان حقوق.
فرهنگ فارسی
فهرست، سیاهه، صورت حساب، صورت اسامی
( اسم ) صورت اسامی کسان فهرست : حزب ... بیست کاندیداهای نمایندگان خود را منتشرکرده . یا لیست حقوق . صورتی حاوی نام گیرندگان حقوق و مبلغ آن .
عالم اقتصادی آلمانی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی لَیْسَتِ: نیست (حرف تای آن به دلیل تقارن با حرف ساکن یا تشدید دار کلمه بعد حرکت گرفته است )
ریشه کلمه:
لیس (۸۹ بار)
ریشه کلمه:
لیس (۸۹ بار)
wikialkb: لَیْسَت
جدول کلمات
مترادف ها
لوح، فهرست، جدول، میز، سفره، کوهمیز، لیست
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
لیست کردن: تهیه صورت اسامی؛ در صف و نوبت قرار دادن
لیست ( List ) :[ اصطلاح توییتر] فهرستی از آدم هایی است که آن ها را فالو نکرده اید و نمی خواهید فالو کنید، اما می خواهید در جریان توییت های آن ها باشید. توجه کنید که فقط توییت های افرادی که صفحۀ حساب کاربری
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
شان به صورت عمومی باشد، در فهرست به نمایش گذاشته می شود. شما می توانید به دو صورت عمومی و خصوصی فهرست درست کنید. فهرست عمومی دردسترس سایر افراد هم هست و آن ها می توانند فهرست شما را دنبال کنند؛ اما فهرست خصوصی را فقط شما می توانید مشاهده کنید.
جواب معنی لیست در جدول : ( فهرست )