دیکشنری
مترجم
بپرس
لیزانیدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
لیزانیدن. [ دَ ] ( مص ) لیزاندن. لیز دادن. به حرکت آوردن چیزی در سطحی لیز و لغزان. سراندن. شخشانیدن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک