لیج

لغت نامه دهخدا

لیج. ( اِخ ) دهی از دهستان شهردیران بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 16500گزی شمال خاوری مهاباد و پنج هزارگزی خاور شوسه مهاباد به ارومیه. جلگه ، معتدل و مالاریائی. دارای 510 تن سکنه. آب آن از رودخانه مهاباد و چشمه. محصول آنجا غلات ، توتون ، چغندر، حبوبات و صیفی. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی و راه آن مالرو است. دبستانی نیز دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان شهر دیران بخش حوم. شهرستان مهاباد واقع در ۱۶ هزار و پانصد گزی شمال خاوری مهاباد و پنجهزار گزی خاور شوس. مهاباد برضائیه . جلگه . معتدل . مالاریائی . آب از رودخان. مهاباد و چشمه . محصول غلات و توتون و چغندر و حبوبات و صیفی . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی وراه مالروست .

گویش مازنی

/lij/ از توابع اشکور تنکابن

پیشنهاد کاربران

بپرس