لیت شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) له شدن. آب افتادن میوه ای بر اثر فشار، چنانکه به حد اضمحلال برسد. به لزجی گرائیدن بر اثر فشار یا پختن.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- آب افتادن میوه ای بسبب فشار چنانکه بحد اضمحلال رسد له شدن . ۲- بسیار پخته شدن بادنجان و کدو وبامیه بطوری که بلزجی گراید .
فرهنگ معین
(شُ دَ ) (مص ل . ) (عا. ) ۱ - آب افتادن میوه ای به سبب فشار چنان که به حد اضمحلال رسد، له شدن . ۲ - بسیار پخته شدن بادنجان و کدو و بامیه به طوری که به لزجی گراید.