لیبیدو (libido)
(یا: زیست مایه) در روان شناسی فرویدی، انرژی غریزۀ جنسی که حتی در نوزاد وجود دارد. لیبیدو مراحل رشدی دارد که فروید آن ها را در نظریۀ میل جنسی دورۀ کودکی توضیح داده است. لیبیدو همچنین، به معنای نیروی «نهاد» یا بخش عمدۀ ذهن ناهشیار (ناخودآگاه) است که آن را عامل آفرینش می دانند. طبق نظریه های فروید، لیبیدو غریزۀ جنسی، و آفرینش هنریِ تجلی غریزۀ جنسی است که در مسیر دیگری هدایت شده است؛ خود (من) با نظارت بر انگیزه های نامقبول اجتماعیِ «نهاد» تلاش می کند که رفتار را تعدیل کند. سرچشمۀ لیبیدو نهاد است. فروید مراحل لیبیدو را به ترتیب، دهانی، مقعدی و تناسلی نامیده است. در مرحلۀ دهانی، کودک هر چیزی را با دهانش آزمایش می کند. در مرحلۀ مقعدی، کودک از این که اختیار بدنش را به دست می گیرد لذت می برد. مرحلۀ تناسلی نیز زمانی است که لیبیدو در اندام های جنسی متمرکز می شود. فروید برخلاف یونگ و چند روان شناس دیگر هرگز از اصطلاح لیبیدو در زمینه های غیرجنسی استفاده نکرد.
(یا: زیست مایه) در روان شناسی فرویدی، انرژی غریزۀ جنسی که حتی در نوزاد وجود دارد. لیبیدو مراحل رشدی دارد که فروید آن ها را در نظریۀ میل جنسی دورۀ کودکی توضیح داده است. لیبیدو همچنین، به معنای نیروی «نهاد» یا بخش عمدۀ ذهن ناهشیار (ناخودآگاه) است که آن را عامل آفرینش می دانند. طبق نظریه های فروید، لیبیدو غریزۀ جنسی، و آفرینش هنریِ تجلی غریزۀ جنسی است که در مسیر دیگری هدایت شده است؛ خود (من) با نظارت بر انگیزه های نامقبول اجتماعیِ «نهاد» تلاش می کند که رفتار را تعدیل کند. سرچشمۀ لیبیدو نهاد است. فروید مراحل لیبیدو را به ترتیب، دهانی، مقعدی و تناسلی نامیده است. در مرحلۀ دهانی، کودک هر چیزی را با دهانش آزمایش می کند. در مرحلۀ مقعدی، کودک از این که اختیار بدنش را به دست می گیرد لذت می برد. مرحلۀ تناسلی نیز زمانی است که لیبیدو در اندام های جنسی متمرکز می شود. فروید برخلاف یونگ و چند روان شناس دیگر هرگز از اصطلاح لیبیدو در زمینه های غیرجنسی استفاده نکرد.
wikijoo: لیبیدو