لگور

لغت نامه دهخدا

لگور. [ ل َ] ( اِخ ) جمعی از صحرانشینانند که در حوالی هرات و سیستان می باشند. ( برهان ) ( انجمن آرا ). طایفه ای از طوایف ناحیه مکران. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 100 ).

فرهنگ فارسی

طایفه ایست از طوایف مکران .
جمعی از صحرانشینانند که در حوالی هرات وسیستان می باشند . طایفه از طوایف ناحیه مکران .

پیشنهاد کاربران

fallen woman
A woman who has lost respect because of engaging in premarital sex.
به معنی کسی که وطن خودش برای چند هزار خمینی میفروشد مخبربیناموس. بزدل. آدم پست
منابع• http://بلوچ.com
به معنی مخبر بی ناموس . وطن فروش . تحریک کننده
لگور در منطقه جنوب شرق ایران و حدفاصل قلعه گنج تا بشاگرد و مارز، به یک طایفه اطلاق میشود که به لحاظ جایگاه اجتماعی و طبقاتی، جز طوایف پایین و کم اهمیت محسوب میشود و اشراف بلوچ و مردم عادی بلوچ از اختلاط و ازدواج با آنها به شدت میپرهیزند
به معنای کسی که به مردم خود از پشت خنجر میزند
.
ترسو
بزدل
خبرچین
تفرقه افکن
به معنای اصل و نسب پایین
به ادم خسیس و گرفته کسی که اهل پول در دادن نیست میگن طرف لگور هس
در کتاب تبعید گاه خارک صفحه ی ۱۴۰ آقای انجوی شیرازی ، زن لگوری مرادف زن بدکاره اومده .
" پنجاه پنج سال از عمرش گذشته با این حال عشوه ی زنان هرجایی و لگوری را دارد "
در کتاب سنگ صبور صادق چوبک که به لهجه جنوبی نوشته شده صفحه ۲۸۸ به معنی زن بدکاره بی ارز ش اومده
ب منی مخبر ، منافق ، تحریک کننده ، متشنج کننده اوضاع ،
در زبان بلوچی به معنی خاین، بیشتر ب مفهوم خاین به وطن، ، مخبر، و همچنین آدم ضعیف بی بوته
این کلمه در استان فارس به کار میره و اصلا این معنی زشت که زن بدکاره و بی اعتبار باشه رو نمیده . لگور یک معنی معنوی میده وقتی یکی این اصطلاح را بکار میبره باید درک کنی تا بفهمی به چه معنیه اصولا هر کسی
...
[مشاهده متن کامل]
یک کار خلافی یا نابهنجاری یا کاری که خلاف میل ما انجام بده یا کارش در عرف نپسندن میگن لگور شما با توجه به قضاوتت میتونی بگی طرف لگوره هر کس بخواد این کلمه رو یاد ّگیره باید یک اموزش سه ماهه فشرده بره تا معنی معنوی این کلمه رو درک کنه تازه بعد از سه ماه هم نمیتوانی برای کسی معنی کنی فقط خودت درکش میکنی

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس