لگد انداختن. [ ل َ گ َ اَ ت َ ] ( مص مرکب )لگد افکندن. لگد زدن. جفتک انداختن چنانکه اسب و خرو جز آن. || امتناع ورزیدن. تن درندادن به عملی یا معامله ای و امثال آن. نپذیرفتن امری را.