دیکشنری
مترجم
بپرس
لگام گسیخته
معنی انگلیسی
:
unrestrained
,
wild
,
fierce
,
fractious
,
perverse
,
recalcitrant
,
riotous
,
runaway
,
unbounded
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
لگام گسیخته. [ ل ُ / ل ِ گ ُ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) مطلق العنان. افسارسرخود. بی بندوبار. لاابالی.
فرهنگ معین
( ~ . گُ تِ یا تَ ) (ص مف . ) بی بند و بار، لاقید، لاابالی .
فرهنگ عمید
۱. اسبی که افسارش را پاره کرده.
۲. [مجاز] لاقید، بی بندوبار، سرخود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها