لگام انداختن. [ ل ُ / ل ِ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) بازداشتن مرکب را از سرکشی و نافرمانی کردن : آه ما رو به فلک کرد که مانع گردد توسن سرکش ما را که لگام اندازد.
ابونصر نصیرای بدخشانی ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( مصدر ) مرکب را از سرکشی باز داشتن .
فرهنگ معین
( ~ . اَ تَ ) (مص م . ) مرکب را از سرکشی باز داشتن .