لگام انداختن

لغت نامه دهخدا

لگام انداختن. [ ل ُ / ل ِ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) بازداشتن مرکب را از سرکشی و نافرمانی کردن :
آه ما رو به فلک کرد که مانع گردد
توسن سرکش ما را که لگام اندازد.
ابونصر نصیرای بدخشانی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) مرکب را از سرکشی باز داشتن .

فرهنگ معین

( ~ . اَ تَ ) (مص م . ) مرکب را از سرکشی باز داشتن .

پیشنهاد کاربران

بپرس