لکنده

گویش مازنی

/lakende/ فرسوده – کهنه - جانور تیر خورده

واژه نامه بختیاریکا

( لَکَنده ) لاغر؛ لَکَنتی؛ قراضه؛ لگن

پیشنهاد کاربران

بپرس