لکلکانه

لغت نامه دهخدا

لکلکانه. [ ل ُ ل ُ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) برسری. زاید. پرداختی پس از پرداختی گزاف. اخذی دیگر پس از اخذی نامشروع. زیانی بر سر زیانی. خرجی زاید پس از خرجهای غیرضروری دیگری. مالی قلیل به ستم گرفته پس از مالی کثیر به ستم گرفته. زیانی خرد پس از زیانی بزرگ. مطالبت مالی دیگر پس از اخذ مالی به ستم. کمی پس از بسیاری که به ستم گرفته اند. رنجی کم که به دنبال رنجی بسیار دهند: اینهم لکلکانه اش بود یا است ؛ یعنی اصل مالی که پرداخته شد بر غیرحق بود، حالا این زیادتی که بر آن گرفته میشود دیگر ناحق تر است.

فرهنگ معین

(لُ لُ نَ یا نِ ) (اِ. ) ۱ - پرداختی پس از پرداختی گزاف . ۲ - اخذی پس از اخذی نامشروع . ۳ - زیانی بر سر زیانی .

پیشنهاد کاربران

پسوند انه آخر کلمه مثل کلماتی همچون عاجزانه سختگیرانه و از این قبیل میباشد که به معنی بصورت است مثلا ملتمسانه به بصورت التماس معنی میدهد . . .
که درینجا میشود بصورت لک و لک آمدن . یا لک و لک کردن
...
[مشاهده متن کامل]

1 : [لِکْ کُ لِ کَ دَ] با رنج و بی پولی و بی اسبابی گذرانیدن.
با مایهء کم یا اسبابی نارسا کاری ورزیدن یا عمر گذاشتن.
با مبلغی ناچیز امرار معاش کردن: با همین مواجب کم لک و لکی می کنم تا ببینم چه میشود.
شاید معنی تکاپوی و آمد و شد شدن با تعجیل هم ، معنی بدهد مثالی از کتاب دُن آرام :اسب کف به دهن لکلکانه با یورتمه کوتاه رو ساقه های گندم پیش می آمد

بپرس