لغت نامه دهخدا
- لک و لک افتادن ؛ به این در و آن در یا لک و لک راه افتادن. یا لک ولک توی عالم و دنیا راه افتادن. بی سبب و غرض و فایدتی با دست تهی روی به قصدی آوردن : لک و لک راه افتاده ای که چه ؟
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
* لک و لک کردن: (مصدر لازم ) [عامیانه]
۱. کند راه رفتن.
۲. کاری را به کندی انجام دادن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید