لژن

لغت نامه دهخدا

لژن. [ ل َ ژَ ] ( اِ ) لژم. لجن که گل سیاه ته حوضها و لای بن تالابها باشد. ( برهان ). گل تیره را گویند که در بن حوضها و کولابها و سیه آبها بهم رسد و آن را لجن نیز خوانند. گل سیاه که در تک حوض و جوی و آبهای خفته سنگین پدید آید.لجن آغشته بود به گل ؟ ( لغت نامه اسدی ) :
کردم تهی دو دیده براو من چنانک رسم ( کذا )
تا شد ز اشکم آن زمی خشک چون لژن.
عسجدی.
آب ناخورده ازین برکه نیلوفرگون
همچو نیلوفر تا فرق چرا در لژنم.
اثیر اخسیکتی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) گل و لای تیره که در ته حوض وبن تالاب باشد : آب ناخورده از بن برک. نیلوفرگون همچو نیلوفر تا فرق چرا در لژنم ? ( اثیرا خسیکتی لغ. )

فرهنگ معین

(لَ ژَ ) (اِ. ) لجن .

فرهنگ عمید

= لجن

پیشنهاد کاربران

بپرس