لویی ماسینیون ( به فرانسوی: Louis Massignon ) ( ۲۵ ژوئیه ۱۸۸۳ – ۳۱ اکتبر ۱۹۶۲ ) شرق شناس و اسلام شناس فرانسوی و محقق تاریخ آن بود. با وجود اینکه کاتولیک مذهب بود، سعی کرد اسلام را به خوبی بشناسد و به این ترتیب تأثیر عمیقی بر نگاه غرب به اسلام گذاشت.
... [مشاهده متن کامل]
او در نوشته هایش نقل می کند که در قضیهٔ استقلال الجزایر، به خاطر آنچه او «حمایت از جنبش آزادی بخش الجزایر» می نامد، دستگیر شده و مدتی را در زندان گذرانده است.
ماسینیون در صدد بود با فراهم آوردن میلیون ها یادداشت از زبان های مختلف دربارهٔ فاطمه دختر محمد بزرگ ترین اثر را تألیف کند. پس از مرگ وی لوئی گارده و چند تن دیگر از کارشناسان بررسی های اسلامی فرانسه این کار را به سرانجام رساندند.
همچنین وی ازجمله استادان علی شریعتی در دانشگاه سوربن پاریس بود که بر شریعتی تأثیری عمیق گذاشت.
یکی از معروف ترین آثار او قوس زندگی منصور حلاج است که به سیر زندگی و افکار و علایق حسین منصور حلاج پرداخته است و نقطه نظرات بزرگان عرفان چون عطار را در مورد حلاج به تفصیل مورد بحث و پژوهش قرار داده است.
وی در مقاله ای که در تحلیل جریان مباهله میان شیعیان و اهل سنت نگاشته است اشاره می کند که اختلاف بسیاری میان شیعه و سنی در مورد ارتباط آیه قرآنی در مورد مباهله و تفسیر آن وجود دارد. بر اساس گفتار وی، یکی از این اختلافات راجع به حضور پنج تن آل عبا در این واقعه است. وی به عقیده شیعیان اشاره می کند که معتقدند فاطمه هنگامی که محمد عبا یا کسای سیاه خود را انداخت در پشت سر وی قرار داشت. برخی از فرق نیز معتقدند که مقصود پیامبر از اهل بیتش، امری کاملاً تصویرگونه بوده است چنان که تصویر فاطمه را به عنوان یک ماده نورانی تفسیر کرده اند. نصیریه بر این باورند که مسیحیان نجران به این اعتراف کرده اند که فاطمه همچون مریم جایگاهی رفیع دارد.
غلامحسین صدیقی، از بنیان گذاران کنگرهٔ هزارهٔ ابو علی سینا بود و هنگامی که کنگره در اردیبهشت ۱۳۳۳ در همدان تشکیل شد در زندان لشکر ۲ زرهیِ تهران به سر می برد. لویی ماسینیون از شاه اجازه گرفت تا با دکتر صدیقی در زندان ملاقات کند. این ملاقات در محیطی تأثّرانگیز صورت گرفت. دو دانشمند خود را در آغوش یکدیگر افکندند و یک ساعت به گفتگو پرداختند. در هنگام خداحافظی، ماسینیون، درحالی که اشک در چشم داشت، به دکتر صدیقی گفت: به امید خدا به زودی آزادی خود را به دست خواهید آورد. ناگفته نمانَد لویی ماسینیون از استادان دانشمند و خواجه عبدالله انصاری شناس فرانسوی، سرژ د لوژیه د بورکوی و همکلاسی افغانستانی اش، دکتور عبدالغفور روان فرهادی نیز بوده است.
... [مشاهده متن کامل]
او در نوشته هایش نقل می کند که در قضیهٔ استقلال الجزایر، به خاطر آنچه او «حمایت از جنبش آزادی بخش الجزایر» می نامد، دستگیر شده و مدتی را در زندان گذرانده است.
ماسینیون در صدد بود با فراهم آوردن میلیون ها یادداشت از زبان های مختلف دربارهٔ فاطمه دختر محمد بزرگ ترین اثر را تألیف کند. پس از مرگ وی لوئی گارده و چند تن دیگر از کارشناسان بررسی های اسلامی فرانسه این کار را به سرانجام رساندند.
همچنین وی ازجمله استادان علی شریعتی در دانشگاه سوربن پاریس بود که بر شریعتی تأثیری عمیق گذاشت.
یکی از معروف ترین آثار او قوس زندگی منصور حلاج است که به سیر زندگی و افکار و علایق حسین منصور حلاج پرداخته است و نقطه نظرات بزرگان عرفان چون عطار را در مورد حلاج به تفصیل مورد بحث و پژوهش قرار داده است.
وی در مقاله ای که در تحلیل جریان مباهله میان شیعیان و اهل سنت نگاشته است اشاره می کند که اختلاف بسیاری میان شیعه و سنی در مورد ارتباط آیه قرآنی در مورد مباهله و تفسیر آن وجود دارد. بر اساس گفتار وی، یکی از این اختلافات راجع به حضور پنج تن آل عبا در این واقعه است. وی به عقیده شیعیان اشاره می کند که معتقدند فاطمه هنگامی که محمد عبا یا کسای سیاه خود را انداخت در پشت سر وی قرار داشت. برخی از فرق نیز معتقدند که مقصود پیامبر از اهل بیتش، امری کاملاً تصویرگونه بوده است چنان که تصویر فاطمه را به عنوان یک ماده نورانی تفسیر کرده اند. نصیریه بر این باورند که مسیحیان نجران به این اعتراف کرده اند که فاطمه همچون مریم جایگاهی رفیع دارد.
غلامحسین صدیقی، از بنیان گذاران کنگرهٔ هزارهٔ ابو علی سینا بود و هنگامی که کنگره در اردیبهشت ۱۳۳۳ در همدان تشکیل شد در زندان لشکر ۲ زرهیِ تهران به سر می برد. لویی ماسینیون از شاه اجازه گرفت تا با دکتر صدیقی در زندان ملاقات کند. این ملاقات در محیطی تأثّرانگیز صورت گرفت. دو دانشمند خود را در آغوش یکدیگر افکندند و یک ساعت به گفتگو پرداختند. در هنگام خداحافظی، ماسینیون، درحالی که اشک در چشم داشت، به دکتر صدیقی گفت: به امید خدا به زودی آزادی خود را به دست خواهید آورد. ناگفته نمانَد لویی ماسینیون از استادان دانشمند و خواجه عبدالله انصاری شناس فرانسوی، سرژ د لوژیه د بورکوی و همکلاسی افغانستانی اش، دکتور عبدالغفور روان فرهادی نیز بوده است.