لولیتا (Lolita)
رمانی از ولادیمیر ناباکوف، منتشر شده به زبان انگلیسی در ۱۹۵۸. هامبرتِ ۴۰ساله که آتش عشق به آنابل دخترکی که در ساحل جنوبی فرانسه شنا می کرده و در چهارده سالگی براثر تیفوس درگذشته است، را در سینه دارد و از زنش، والچکا، نیز به همین سبب جدا شده است، به دختر نوبالغ صاحب خانه اش، بانو هِیز، به نام لولیتا، دل می بازد. هامبرت که اهریمن درونش زنده شده است، به خاطر لولیتا به ناگزیر با مادرش ازدواج می کند. اما بانو هِیز پس از خواندن دفترچۀ خاطرات هامبرت، براثر خشم و ناراحتی با اتومبیلی تصادف می کند و می میرد. هامبرت نیز خداخواسته خود را قیم لولیتا می کند و به چشم چرانی و پرستش تن او می پردازد. نقشِ حامی پدرگونه و عاشقِ فرمانبردار و حسود زندگی هامبرت را به دوزخ تبدیل می کند. لولیتایِ لوند و شیطان نیز بدون میل جنسی واقعی و هرگونه شفقت نسبت به هامبرت، به سراغ مرد دیگری می رود. هامبرت سرانجام در نقش مجری عدالت ظاهر می شود و کوئیلتی، فاسق لولیتا، را به ضرب گلوله می کُشد. ناباکوف با سبک نگارشی بین لودگی و طنز (برای دوری از سبک رمان های عشقی و رعایت عفت قلم)، با استادی تمام دوزخ درون انسان را نمایش داده است. اگرچه خواننده پاکی و صداقت را در این عشق گناه آلود می بیند که هامبرت را، حتی از نظر اخلاقی، دلپذیرتر و پاک تر از کوئیلتی جلوه می دهد. لولیتا هم در امریکا و هم در اروپا غوغای بسیار برانگیخت. به اقتباس از این رمان فیلم سینمایی نیز ساخته شده است.
رمانی از ولادیمیر ناباکوف، منتشر شده به زبان انگلیسی در ۱۹۵۸. هامبرتِ ۴۰ساله که آتش عشق به آنابل دخترکی که در ساحل جنوبی فرانسه شنا می کرده و در چهارده سالگی براثر تیفوس درگذشته است، را در سینه دارد و از زنش، والچکا، نیز به همین سبب جدا شده است، به دختر نوبالغ صاحب خانه اش، بانو هِیز، به نام لولیتا، دل می بازد. هامبرت که اهریمن درونش زنده شده است، به خاطر لولیتا به ناگزیر با مادرش ازدواج می کند. اما بانو هِیز پس از خواندن دفترچۀ خاطرات هامبرت، براثر خشم و ناراحتی با اتومبیلی تصادف می کند و می میرد. هامبرت نیز خداخواسته خود را قیم لولیتا می کند و به چشم چرانی و پرستش تن او می پردازد. نقشِ حامی پدرگونه و عاشقِ فرمانبردار و حسود زندگی هامبرت را به دوزخ تبدیل می کند. لولیتایِ لوند و شیطان نیز بدون میل جنسی واقعی و هرگونه شفقت نسبت به هامبرت، به سراغ مرد دیگری می رود. هامبرت سرانجام در نقش مجری عدالت ظاهر می شود و کوئیلتی، فاسق لولیتا، را به ضرب گلوله می کُشد. ناباکوف با سبک نگارشی بین لودگی و طنز (برای دوری از سبک رمان های عشقی و رعایت عفت قلم)، با استادی تمام دوزخ درون انسان را نمایش داده است. اگرچه خواننده پاکی و صداقت را در این عشق گناه آلود می بیند که هامبرت را، حتی از نظر اخلاقی، دلپذیرتر و پاک تر از کوئیلتی جلوه می دهد. لولیتا هم در امریکا و هم در اروپا غوغای بسیار برانگیخت. به اقتباس از این رمان فیلم سینمایی نیز ساخته شده است.
wikijoo: لولیتا