لوله کشی کردن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
لوله کشی کردن، نی زدن، فلوت زدن، صفیر زدن، با صدای تیز و زیر حرف زدن
زه کشی کردن، لوله کشی کردن، ایجاد ابراه کردن
لوله کشی کردن، با شاقول ازمودن، ژرف یابی کردن، عمق پیمودن، عمودی قرار دادن، شاقولی افتادن، با سرب مهر و موم کردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید