لولب
لغت نامه دهخدا
لولب. [ ل َ ل َ ] ( ع اِ ) آب بسیار که جهت بسیاری و تنگی دهانه کاریز وقت جریان بگردد و گردابش مانند بلبل کوزه شود. آب بسیار که جهت بسیاری و تنگی دهانه کاریز یا ماشوره به وقت برآمدن گردان و بر صورت نایژه باشد. ( منتهی الارب ). || چرخشت. دستگاه عصاره کشیدن : یوخذ من حب آلاس... فیدق و یخرج عصارته بلولب و تؤخذ العصارة و تصیر فی اناء. ( ابن البیطار ).
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید