لور و لر

لغت نامه دهخدا

لور و لر. [ رُ ل َ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) زمین سیلاب کنده در گذر سیل :
گر سبکباری مترس از راه ناهموار از آنک
بهترین میدان تک خرگوش را لور و لر است.
امیرخسرو.
رجوع به لر و لور شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- لور ۲ : گر سبکباری مترس از راه ناهموار از آنک بهترین میدان تک خرگوش را لور و لرست . ( امیر خسرو لغ. )

پیشنهاد کاربران

قوم امروزی لر، لور هیچ پیشینه تاریخی قبل از اسلام ندارد به دلیل دره ها و ابشارهای فراوان در زاگرس میانی و جنوبی ودر دوران سلجوقی که این بخش از جغرافیای ایران توسط اتابک ترک اداره میشد به این مناطق. سرزمین
...
[مشاهده متن کامل]
لر. می گفتن. مرکز. استان لرستان. اگر خرم اباد نهادن. به معنی سرسبز و خرم برگرفته از طبیعتی سرسبز با درختان بلوط و دره ها و ابشارهایی است که هزاران هزاران سال است طبیعت خلق کرده. پس نام لر نه نام قوم بوده نه تبار بلکه نامی سرزمینی بوده که ابشارها و دره های زیاد داشته

gully