لوداب

لغت نامه دهخدا

لوداب. ( اِخ ) نام قصبه ای از دهستان بویراحمد سرحدی بخش کهگیلویه شهرستان بهبهان واقع در 9000گزی شمال باختری سی سخت و 8000گزی شمال باختری راه اتومبیل رو سی سخت به شیراز. کوهستانی ، سردسیر و مالاریائی. دارای 2600 تن سکنه. آب آن از رودخانه. محصول آنجا غلات ، برنج ، پشم و لبنیات.شغل اهالی زراعت و حَشم داری و صنایع دستی قالی و جاجیم بافی و راه آن مالرو است. ساکنین از طایفه بویراحمد پائین هستند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

قصبه ایست از دهستان بویر احمد سرحدی بخش کهگیلویه شهرستان بهبهان در ۹ کیلومتری شمال باختر سی سخت کوهستانی و سردسیر ۲۶٠٠ تن سکنه محصول : غله برنج پشم لبنیات صنعت دستی : قالی بافی و جاجیم بافی .

پیشنهاد کاربران

به نظر من لوداب برگرفته از دو کلمه به زبان لری لو یعنی لب و داب یعنی دو آب یعنی لب دو آب که دوتا رودخانه است که اول لوداب وجود دارد به دلیل کثرت استعمال از قدیم به اسم لوداب این اسم سر زبان آمد و لوداب ثبت شد// یعنی لو دو آب//

بپرس