[ویکی نور] لوامع الحقائق فی أصول العقائد، اثر میرزا احمد آشتیانی (1261-1359ق)، در موضوع عقاید شیعه است که توسط محسن آشتیانی مورد تحقیق قرار گرفته است.
کتاب با مقدمه محقق که بخش اعظم آن به خاندان آشتیانی اختصاص یافته، آغاز شده است. میرزا احمد آشتیانی کتاب را در چهارده بخش سامان داده است؛ به این صورت که هریک از مباحث توحید و نبوت را در دو بخش و هریک از مباحث امامت و معاد را در پنج بخش مطرح کرده است.
میرزا احمد، مطالب بحث توحید را در دو بخش مطرح میکند: بخش اول مربوط به وجود خال است که از سه راه اثبات میشود و بخش دم در مورد صفات خالق است.
راه اول برای اثبات وجود خالق که آن را راه «آیات انفسی» مینامد، همان خودشناسی و تأمل در نشانهها و حکمتهایی است که در خلقت خود انسان وجود دارد. اگر هر انسان عاقل و منصفی کتاب وجود خود را مطالعه کند و مسیر خلقتش را از زمان انعقاد نطفه و حتی پیش از آن تا تبدیلشدنش به یک انسان تام الاعضاء را در نظر بگیرد، شک نخواهد کرد که این خلقت محیر العقول کار صانعی حکیم و خالقی علیم است.
راه دوم که مؤلف آن را راه «آیات آفاقی» میشمارد، جهانشناسی و تفکر در انتظام موجود بین اجزای عالم و آثار متغایر و درعینحال هماهنگ آنها است.
مؤلف در ادامه، راه سومی در پیش میگیرد که کاملاً فلسفی است. او در ابتدا این حقیقت را مسلم گرفته که هر موجود ممکنی یک زوج ترکیبی است؛ یعنی دارای یک جهت «ما به الامتیاز» و شخصی است که ماهیت اوست و یک جهت «ما به الاشتراک» و نوعی است که وجود اوست. از طرفی هیچکدام از ماهیت و وجود امکانی نمیتواند علت و موجد خود یا دیگری باشد. لب دلیلی که علیت هرکدام از وجود و ماهیت نسبت به خودشان را نفی میکند، آن است که لازمه این امر، تقدم شیء بر خود است که به بداهت عقلی محال است. لُب دلیلی که علیت آن دو نسبت به یکدیگر را نفی میکند آن است که علیت، فرع سنخیت و تناسب است؛ درحالیکه بین «وجود یک شیء» و «ماهیت خالی از وجود» هیچگونه سنخیت و تناسبی نیست. او درنهایت نتیجه میگیرد که علت و موجد ماهیات و وجودات امکانی این عالم، تنها میتواند «وجودی مجرد از ماهیت» باشد که صفت امکان در او راه نداشته باشد و این وجودات ممکنه، از شئون افعال او باشند؛ یعنی خداوند متعال.
کتاب با مقدمه محقق که بخش اعظم آن به خاندان آشتیانی اختصاص یافته، آغاز شده است. میرزا احمد آشتیانی کتاب را در چهارده بخش سامان داده است؛ به این صورت که هریک از مباحث توحید و نبوت را در دو بخش و هریک از مباحث امامت و معاد را در پنج بخش مطرح کرده است.
میرزا احمد، مطالب بحث توحید را در دو بخش مطرح میکند: بخش اول مربوط به وجود خال است که از سه راه اثبات میشود و بخش دم در مورد صفات خالق است.
راه اول برای اثبات وجود خالق که آن را راه «آیات انفسی» مینامد، همان خودشناسی و تأمل در نشانهها و حکمتهایی است که در خلقت خود انسان وجود دارد. اگر هر انسان عاقل و منصفی کتاب وجود خود را مطالعه کند و مسیر خلقتش را از زمان انعقاد نطفه و حتی پیش از آن تا تبدیلشدنش به یک انسان تام الاعضاء را در نظر بگیرد، شک نخواهد کرد که این خلقت محیر العقول کار صانعی حکیم و خالقی علیم است.
راه دوم که مؤلف آن را راه «آیات آفاقی» میشمارد، جهانشناسی و تفکر در انتظام موجود بین اجزای عالم و آثار متغایر و درعینحال هماهنگ آنها است.
مؤلف در ادامه، راه سومی در پیش میگیرد که کاملاً فلسفی است. او در ابتدا این حقیقت را مسلم گرفته که هر موجود ممکنی یک زوج ترکیبی است؛ یعنی دارای یک جهت «ما به الامتیاز» و شخصی است که ماهیت اوست و یک جهت «ما به الاشتراک» و نوعی است که وجود اوست. از طرفی هیچکدام از ماهیت و وجود امکانی نمیتواند علت و موجد خود یا دیگری باشد. لب دلیلی که علیت هرکدام از وجود و ماهیت نسبت به خودشان را نفی میکند، آن است که لازمه این امر، تقدم شیء بر خود است که به بداهت عقلی محال است. لُب دلیلی که علیت آن دو نسبت به یکدیگر را نفی میکند آن است که علیت، فرع سنخیت و تناسب است؛ درحالیکه بین «وجود یک شیء» و «ماهیت خالی از وجود» هیچگونه سنخیت و تناسبی نیست. او درنهایت نتیجه میگیرد که علت و موجد ماهیات و وجودات امکانی این عالم، تنها میتواند «وجودی مجرد از ماهیت» باشد که صفت امکان در او راه نداشته باشد و این وجودات ممکنه، از شئون افعال او باشند؛ یعنی خداوند متعال.
wikinoor: لوامع_الحقائق_فی_أصول_العقائد