دیکشنری
مترجم
بپرس
لوازم نصب کردنی
دنبال کنید
مترادف ها
fixture
(اسم)
لوازم نصب کردنی، اثاثه ثابت، چیز ثابت، عقار
فارسی به عربی
حاجة
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها