لوازم التحریر

/lavAzemottahrir/

برابر پارسی: نوشت افزار

معنی انگلیسی:
stationery

لغت نامه دهخدا

لوازم التحریر. [ل َ زِ مُت ْ ت َ ] ( ع اِ مرکب ) اسباب و آلات نوشتن از قلم ، سر قلم ، کاغذ، دوات ، مرکب و غیره. نوشت افزار.

فرهنگ فارسی

اسباب و وسایل نوشتن نوشت افزار .
اسباب و آلات نوشتن از قلم و سر قلم و کاغذ و دوات و مرکب و غیره . نوشت افزار .

فرهنگ عمید

اسباب و وسایل نوشتن، نوشت افزار.

جدول کلمات

نوشت افزار

مترادف ها

stationery (اسم)
لوازم التحریر، نوشت افزار

فارسی به عربی

قرطاسیة

پیشنهاد کاربران

اگر تحریر در کنار کلمه دیگری قرار گیرد به معنای بازنویسی معنا می شود کتب قدیمی بسیاری با کلمه تحریر در ابتدا وجود دارد
بنابراین لوازم تحریر یعنی لوازم بازنویسی
وقتی تحریر با کلمه دیگری همراه شود یعنی بازنویسی
در قدیم تحریر کتب قدیمی وبه این نام رایج بود بنابراین لوازم تحریر به معنای وسایل بازنویسی است
دوستان به جای پیشنهاد جایگزین پارسی برای این واژه عربی، به طور شاعرانه وصفش کردن! یکی یه جایگزین پارسی خوب پیشنهاد بده خواهشمندیم. برخی از جایگزینهای گفته شده خودشون عربی هستند باز مانند ابزار کتابت.
...
[مشاهده متن کامل]

نوشت افزار پسندیده هست ولی مشکل اینجاست که شامل مواردی مانند دفترچه یا کلاسور یا اینجور چیزها نمی شه، می شه؟

لوازمی که با کمک آنها ( نه صرفا با داشتن شان ) از بند بی سوادی آزاد می شویم.
لوازم تحصیل. . . . . نوشت افزار. . . . ابزار کتابت. . . .
تحریر کلمه عربی از حریت به معنی آزادی و آزاد بودن و آزادگی
لوازم تحریر : وسایلی که موجب آزادی و آزادگی هست
نوشت افزار
وسایلی که دانش آموزان اول مهر ماه با خود به همراه می برند

بپرس