دیکشنری
مترجم
بپرس
لواح
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
لواح. [ ل ُ ] ( ع مص ) تشنه شدن. ( تاج المصادر ). لوح. لؤوح. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
تشنه شدن . لوح
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها