لواح

لغت نامه دهخدا

لواح. [ ل ُ ] ( ع مص ) تشنه شدن. ( تاج المصادر ). لوح. لؤوح. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

تشنه شدن . لوح

پیشنهاد کاربران

بپرس