لوئیس باراگان

دانشنامه عمومی

لوئیس رامیرو باراگان مورفین ( به انگلیسی: Luis Ramiro Barragán Morfín ) زاده ۹ مارس ۱۹۰۲، معمار برجسته مکزیکی و برنده جایزه پریتزکر ۱۹۸۰ است. او در ۱۹۸۸ درگذشت.
لویس باراگان یکی از معماران مکزیکی مطرح در قرن بیستم است. شهرت او از جهت بهره گیری مناسب از روشنایی و رنگ در سبک های بین المللی در خلق طراحی نوین مکزیکی است. در سال ۱۹۷۵ جهت مشارکت آثار او در استادیوم شهر مکزیک برای موزه هنر مدرن در نیویورک دعوت به عمل آمد. از آن پس توجه باراگان برای مشارکت خارج از آثار هنری مکزیک کم رنگ شد به طوریکه معمولاً دعوت ها از او بدون پاسخ می ماند. زیبایی و اصیل بودن ساختمان و اثرهای باراگان مانند اثر Tlálpan Convent و Torri Satélite در مکزیک او را به افسانه ای در میان پیروانش تبدیل نمود. چند سال بعد از ۱۹۷۳ او برنده جایزه معماری پریتزکر که به نوعی جایزه نوبل معماری می باشد نائل گردید. باراگان در حال حاضر به عنوان یکی از معروف ترین و مهم ترین معماران قرن بیستم است. طرح های او بازنگری شده و به نوعی طراحی شهری را تحت تأثیر قرار داده است. به عنوان یکی از برندگان موفق جایزه نوبل پس از طراحانی چون Tadao Ando و Frank Gehry از موفق ترین افراد در خلق نوعی معماری مدرنیته از ترکیب رنگ و تحرک در معماری اصیل مکزیک شده است. باراگان در شهر Guadalajara مکزیک در سال ۱۹۰۲ متولد شد. به عنوان یک دانشجوی رشته مهندسی او جذب شگفتی های معماری گردید و هنگامی که در خانواده ثروتمندی که محافظه کار جهت سفر به اروپا فرستاده بوده اند ایده های معماری نوین مکزیک در او شکل گرفت. در طول سفر او در ساختمان Exposition des Arts پاریس که توسط Art Déco خلق شده بود باراگان تحت تأثیر اثر ایشان قرار گرفت. اما خانه اولی که او طراحی نموده بود به طور اساسی پیرو سبک سنتی بود. اما در سفر بعدی در اوایل ۱۹۳۰ موقعی که او با افراد چون Jose Clemente در نیویورک آشنا شد. آثار او توسعه یافت؛ و به سوی طراحی نوین پیش رفت. باراگان سبک بین المللی را به سبک هیجان انگیز و متحرک و احساسی مکزیکی با افزودن رنگ های روشن و جلوه هایی از طبیعت تبدیل کرد.
تحصیلات او در زمینه مهندسی بود اما او معماری خود آموز بود که در ۱۸ سالگی، سفرهای زیادی به فرانسه و اسپانیا کرد و بعداً در ۱۹۳۱ برای مدتی در پاریس زندگی کردو در این دوره تحت تأثیر سخنرانی های لوکوربوزیه و نوشته های معمار منظر فرانسوی، فردیناند باخ ( Ferdinand Bac ) قرار گرفت. Ferdinand Bac یک نویسنده و روشنفکر بود که باغها را مکان هایی جادویی می دانست و اعتقاد داشت باغ ها جاهایی برای آرامش دادن و مسحور کردن بشر هستند. این ایده تأثیر زیادی بر کارهای آینده لویس باراگان گذاشت. بخصوص اینکه نوشته های Ferdinand Bac بیشتر در مورد اقلیم مدیترانه ای ( اقلیمی مشابه اقلیم زادگاه باراگان ) بوذ. اولین تجربه های معماری او در گوادالا جارا شهر زادگاهش در بین سالهای ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۶ اتفاق افتاد. سفرهای او علاقه ای در او به وجود آورد. علاقه به معماری شمال آفریقا و مناطق مدیترانه ای که با معماری مکزیک در ارتباط بود. در بازگشت به وطنش معماری احساسی خود را شروع کرد. او در اواخر دهه ۳۰ به مکزیکو رفت ودر ان سالها خانه هایی به سبک بین المللی طراحی کردو با این خانه ها در مکزیکو مشهور شد. اما در دهه۴۰بود که او به سبک شخصی خودش رسید. از ۱۹۴۳تا ۱۹۵۰ او مشغول طراحی و ساخت باغ Pedregal شد. در همین سالها او با Chucho Reyes که یک هنر مند خلاق و باستان شناس و یک طرفدار دو آتشه فرهنگ و تمدن مکزیک بود، آشنا شد. او باعث شد گرایش فرانسوی باراگان در معماری به گرایش های مکزیکی تبدیل شود و باراگان را به یک معمار ملی بدل کند. کارهای او نمونه های مینیمالیسم در معماری هستند و بافت و رنگی فوق العاده دارند. سطوح خالص، دیوارهایی ساخته شده از خشت، الوار و گچ یا حتی آب، المان های ترکیبی او هستند که همه آنها در ارتباط با طبیعت قرار دارند. باراگان خود را یک معمار منظر می نامد و در کتاب معماری معاصر می نویسد: «من معتقدم برای خلق یک حس زیبا و تمایل به هنرهای زیبا و بقیه ارزشهای معنوی معماران به همان اندازه که ساختمان ها را طراحی می کنند و می سازند باید باغ ها را طراحی کنند و بسازند. » او همچنین می گوید: «هر اثر یک معمار که سکوت و آرامش را بیان نکند برای او یک اشتباه است. » باراگان یک مرد مذهبی است و کارهایش را می توان این گونه توصیف کرد استعاره معنی و آرامش. نماز خانه او برای Capuchinas Sacramentariasگواهی است بر این مدعی که همه ویژگی های بالا را دارد. به خاطر علاقه باراگان به اسب او تعداد زیادی اصطبل و آبشخور و آبراهه… در کارهایش طراحی کرده است که بسیاری از ویژگی کارهای او را آشکار می کند. باراگان در سخنرانی جایزه پریتکر می گوید: < < این غیرممکن است که هنر و جلال یک تاریخ را دریابیم بدون پی بردن به معنویت مذهبی و ریشه های اساطیری یک اثر این ها هستند که مارا به جوابهایی برای خلق یک پدیده هنری می رساند. اگر یکی از این دو نبود دیگر اهرام ثلاثه و معماری باستانی مکزیک و معبد یونانی و کلیساهای گوتیک وجود نداشتند. او همچنین می گوید: به نظر می رسد چیزی که امروز در معماری اتفاق می افتد یا منتشر می شود از کلماتی مانند، زیبایی، الهام، جادو، طلسم و دلربایی و همچنین از مفهوم آرامش و سکوت، جذابیت و صمیمیت به دور است. من این را یک اعلام خطر می دانم. من از اینکه ممکن است در بعضی آثارم نتوانسته باشم حق مفاهیمی که در بالا از آنها یاد کردم بجا آورم معذرت می خواهم. آنها همیشه نورهای هدایت گر من بوده اند. > > و در پایان سخنرانی خود در مورد هنر دیدن می گوید: < < چیزی که برای معمار ضروریست این است که بداند چگونه ببیند. منظورم دیدی است که به چهار میخ تحلیل های منطقی کشیده نشده باشد دیدی آزاد و تازه. > >
عکس لوئیس باراگانعکس لوئیس باراگانعکس لوئیس باراگانعکس لوئیس باراگان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس