لو خلی و طبعه

لغت نامه دهخدا

لو خلی و طبعه. [ ل َ خ ُل ْ لی َ وَ طَ ع َه ْ ] ( ع جمله فعلیه ) اگر او را به حال خود گذارند. لو خلی و نفسه.

فرهنگ فارسی

اگر او را به حال خود گذارند لوخی و نفسه .

پیشنهاد کاربران

درود بر همگی: )
تهی بودن، تهی شدن: خُلُوّ.
تهی کردن: تخلیه.
تهی بودنش از چیزهای بیرونین: خُلُوُّهُ عن الأمور الخارجیّة.
تهی شدن تن از چیزهای بیرونین: خلُوُّ الجسم عن الأمور الخارجیة، خلوُّ الجسم مع طبعه عن الامور الخارجیة.
...
[مشاهده متن کامل]

تهی کردن تن از چیزهای بیرونین: تخلیة الجسم عن الأمور الخارجیة، تخلیة الجسم مع طبعه من الامور الخارجیّة.
اگر تهی از چیزهای بیرونین بشود: لو خُلِّیَ و نفسَه من الامور الخارجیة، لو خُلِّیَ مع طبعه من الامور الخارجیّة.
هنگامی که تهی از چیزهای بیرونین بشود: حین ما خُلِّیَ و نفسَه من الامور الخارجیة، اذا خُلِّیَ مع طبعه من الامور الخارجیّة.
پارسی را پاس بداریم. . .
پارسی توان واژه سازی بالایی دارد. . .

اگر به خود واگذاشته بشود: لو خُلِّیَ و نفسَه، لو خُلِّیَ و طبعَه.
این دانش واژه ( اصطلاح ) زمانی بکارمی رود که می خواهیم تنها به خود چیزی بنگریم بی نگریستن به دست اندرکاران بیرونی.
پارسی توان واژه سازی بالایی دارد. . .
لو خلی و طبعه: اگر وی با سرشت خویش تنها باشد، اگر با خود تنها باشد، اگر تنهای تنها باشد.
لو خلّی مع طبعه، لو خلی و طبعه یک دانش واژه ( اصطلاح ) است در هستی شناسی؛ برای آن جایی به کار می رود که تنها و تنها به خود آن چیز می نگری و نه چیزهای دیگرش مانند این که تنها و تنها به انسان می نگری بی این که توجه کنی به سیاه بودنش یا سفید بودنش یا پول دار بودنش یا بی پول بودنش.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس