لهه

لغت نامه دهخدا

لهه. [ ل ِ هَِ ] ( اِخ ) دهی از بخش بندپی شهرستان بابل واقع در چهل هزارگزی جنوب بابل. کوهستانی و سردسیر. دارای 220 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت دیمی و گله داری و راه آن مالرو است و زمستان اهالی عموماً در قشلاقات بندپی به زراعت مشغولند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

گویش مازنی

/lahe/ از روستاهای فیروزجاه بابل

واژه نامه بختیاریکا

( لَهَه * ) پختن بلوط بر روی سنگی که زیر آن آتش افروخته اند.

پیشنهاد کاربران

بپرس