لهاث

لغت نامه دهخدا

لهاث. [ ل َ ] ( ع اِمص ) لهَث. تشنگی. ( منتهی الارب ).

لهاث. [ ل ُ ] ( ع مص ) زبان بیرون انداختن سگ و جز آن از تشنگی و سختی و ماندگی. ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر ). لهث.( منتهی الارب ). زبان بیرون اوکندن سگ از تشنگی. ( زوزنی ). || تشنه شدن. ( تاج المصادر ). || ( اِمص ) گرمی تشنگی. || سختی مرگ. || ( اِ ) خجکهای برگ خرمابن. ( منتهی الارب ).

لهاث. [ ل ِ ] ( ع اِ ) ج ِ لُهثة. ( اقرب الموارد ).

لهاث. [ ل ُ هَ ها ]( ع ص ، اِ ) زنبیل سازان از برگ خرما. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

زنبیل سازان از برگ خرما

پیشنهاد کاربران

بپرس