لنگرگاه

/langargAh/

مترادف لنگرگاه: اسکله، بارانداز، بستنگاه، بندر، بندرگاه

معنی انگلیسی:
berth, anchorage, harbour, dock, harbor, haven, marina, port, waterfront

لغت نامه دهخدا

لنگرگاه. [ ل َ گ َ ] ( اِ مرکب ) جائی که کشتی در دریا بایستد و پیشتر نتواند رود. دهانه و یا جائی از دریا که کشتی آنجا بایستد. خور. بندر. کلاّء. ( منتهی الارب ): مرسی ، مراسی ؛ لنگرگاهها.

فرهنگ فارسی

جای لنگرانداختن وایستادن کشتی
( اسم ) ۱- جایی از دریاکه کشتی در آن بایستد و پیشتر نتواند رفت . ۲- بندر .

فرهنگ معین

( ~ . ) [ یو - فا. ] (اِمر. ) جای توقف کشتی در بندر.

فرهنگ عمید

جای لنگر انداختن و ایستادن کشتی.

فرهنگستان زبان و ادب

{anchorage} [حمل ونقل دریایی] منطقه ای از دریا نزدیک به ساحل که دارای بستر مناسبی برای لنگراندازی است

دانشنامه عمومی

لنگرگاه جایی در دریا است که کشتی ها می توانند لنگر بیندازند.
لنگرگاه جایی است که برای ثابت نگه داشتن کشتی، لنگر انداخته می شود. درحالیکه مهار اندازی ( به انگلیسی: Moorings ) برای طناب اندازی به شناور یا تیرک مهار گفته می شود. لنگرگاه معمولاً مکان هایی برای لنگر اندازی ایمن در برابر شرایط آب و هوایی نامساعد و دیگر مسائل دارند.
هدف از لنگر اندازی ایمن در دریا می تواند صبر برای خالی شدن بندر، مانند جابجایی بار و مسافر در زمانی باشد که بندرگاه، تجهیزات کافی ندارد.
برخی کناره های بدون امکانات بندر، مکان های لنگر اندازی بسیاری دارند.
در گذشته که کشتی های بزرگ رفت و آمد می کردند، لنگرگاه ها جایی بودند که کشتی های می توانستند برای تغییر جهت باد صبر کنند.
مهار اندازی کشتی های بزرگ در مکان هایی با تجهیزات کافی برای پهلوگیری ایمن، یک کار مهندسی است که مهارت های فنی قابل توجهی می طلبد. [ ۱] [ ۲]
عکس لنگرگاه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

dock (اسم)
لنگر گاه، بارانداز، جای محکوم یا زندانی در محکمه

harbor (اسم)
لنگر گاه، پناه گاه، بندرگاه

anchorage (اسم)
لنگر گاه، لنگراندازی، باج لنگرگاه

grappling (اسم)
لنگر گاه، قلاب

haven (اسم)
لنگر گاه، بندرگاه، پناهگاه، جای امن

levee (اسم)
لنگر گاه، بند، خاکریز، مجلس پذیرایی، سلام عام

dockage (اسم)
لنگر گاه، لنگراندازی

harborage (اسم)
لنگر گاه، پناه گاه

berth (اسم)
جا، لنگر گاه، خوابگاه کشتی، اطاق کشتی

pier (اسم)
لنگر گاه، موج شکن، پایه پل، پرت، ستون، اسکله، جرز

port (اسم)
لنگر گاه، پرت، مخرج، درب، درگاه، در رو، بندرگاه، بندر، بندر ورودی، مبدا مسافرت، دورازه، شراب شیرین

riding (اسم)
لنگر گاه، بخش، سواری، گردش و مسافرت

فارسی به عربی

اجرة , حوض السفن , رصیف , سد , مضجع , میناء
رکوب

پیشنهاد کاربران

کشتی بندان ؛ بندر. مینا. جای لنگر انداختن کشتی ها در بندر: این شهر [ شهر مهروبان ] باجگاهی است و کشتی بندان و چون از آنجا بجانب جنوب بر کناردریا بروند ناحیت توه. . . باشد. ( سفرنامه ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 121 ) .
Pier
لنگرگاه ( Anchorage ) :[اصطلاح دریانوردی]جائی که برای لنگر انداختن تعیین میگردد .

بپرس